این دیدگاه که از سویی ریشه در نظریه های اقتصادی نظام سرمایه داری دارد، در خصوص تبلیغات تجاری و نقش آن در توسعه اقتصادی، نگرشی بسیار مثبت دارد. اصول بنیادین این نگرش عبارت است از: یک. نقش تبلیغات تجاری به عنوان ابزار اطلاع رسانی صنایع برای ارتباط با مصرف کنندگان؛ دو. نقش تبلیغات تجاری در تسریع رقابت آزاد بین تولیدکنندگان و کالاهای مختلف و درنتیجه، افزایش کیفیت تولیدات؛ سه. نقش تبلیغات تجاری در کمک مالی به رسانه های آزاد، مستقل و غیردولتی در جهت ایفای وظایف اطلاع رسانی و آگاهی بخشی خود؛ چهار. نقش در ازدیاد فروش کالا و در نتیجه، افزایش اشتغال؛ پنج. افزایش توان مالی تولیدکنندگان و شکوفایی اقتصاد؛ شش. نقش تبلیغات تجاری در افزایشفروش و درنتیجه، کاهش قیمت تمام شده و افزایش قدرت خرید مصرف کننده و هفت. افزایش قدرت انتخابمصرف کنندگان به علت رقابت شدید تولیدکنندگان )رسولی، ۱۳۸۶: ۵۰ )
دفلور و دنیس دراین باره می نویسند که آگهی های بازرگانی برای کسب وکار و تجارت، همان » نقش بخار برای صنعت را داشته و دارد؛ یعنی تنها نیروی جلوبرنده است و این اصل، بدون هیچ استثنایی امروزه نیز صادق است و انتشار آگهی تجاری نظیر حلّالی برای حسن جریان امور تجاری عمل می کند و برای اقتصاد نوین بازار، پدیده ای لازم و ضروری است(دفلور و دنیس، ۱۳۸۷ ، ۴۲۲-۴۲۳)
جرج استیگلر از معتقدان به این دیدگاه در مقاله ای به این موضوع اشاره می کند که مصرف کنندگان با کسب اطلاعاتی حاصل از تبلیغات می توانند در هزینه های ناشی از اتلاف وقت برای یافتن بهترین کالا صرفه جویی کنند و از آنجا که این اطلاعات به شکلی لذت بخش به خریدار انتقال می یابد، درواقع، کار دشوارِ جستجو را برای خریدار تسهیل می کند و حتی هزینه های ناگزیر برای تشخیص بهترین کالا را برای او کاهش می دهد )پاینده، ۱۳۸۵:(۱۲۵ . اگرچه به این طریق حتی نوعی کیفیت ممتاز و متمایز نیز برای کالا ایجاد و القا می شود که البته مصرف کننده با پیش باور ذهنیِ حاصل از تبلیغات مکرر آن را پذیرفته است، درواقع، شاخصی برای حصول اطمینان از کیفیت متمایز کالا و خدمات ندارد. او تنها به اتکای عادت می خرد و مصرف می کند و باورِ تلقینی حاصل از دریافت و پذیرش آگهی را در خود پایدارتر و تثبیت شده تر می سازد. از سوی دیگر، همین رویکرد که به گونه ای مؤید نظریه ای چون» استفاده و خشنودی« نیز است، زمینه توجه و تا حدودی نگرش مثبت بخشی از نظریه پردازان مکتب مطالعات فرهنگی به تبلیغات تجاری نیز شده است. جان فیسک ۲۸ و طرفداران وی نیز با مطالعه کالا به عنوان عنصری برای کسب اتکای به نفس، و دارنده اطلاعات کالایی را به عنوان عنصری مرجع و مورد عزت و احترام گروه، جزء طرفداران نگرش مثبت به تبلیغات تجاری قرار می گیرند )رسولی، ۱۳۸۶ : ۵۴)
۲ . رویکرد منفی به تبلیغات تجاری
در این دیدگاه که از سویی، مبنای جامعه شناختی و از سویی، مبنای فرهنگی دارد، آگهی های تجاری بیش از آنکه منابع اطلاع رسانی به مردم باشد، عادات مصرفی جدیدی را در خریداران و مصرف کنندگان برمی انگیزد و تقویت می کند. تبلیغات، بیننده و مخاطب را با گزینه های مختلف آشنا نمی سازد بلکه به وی چنین القا می کند که رفع نیازهای انسان تنها با خرید کالا امکان پذیر است و تبلیغ کنندگان به این ترتیب به بازارسازی برای عرضه و فروش بیشتر و درنهایت، کسب سود بیشتر می پردازند. آنان از تبلیغات به منظور دستیابی به این هدف، به صورت ابزاری برای اِعمال اراده خود بر مصرف کنندگان استفاده می کنند. استوارت یوئن یکی از نظریه پردازان این دیدگاه در کتاب خود با عنوان« هدایت کنندگان شعور تبلیغات تجاری و ریشه های اجتماعی فرهنگ مصرفی » استدلال می کند که ضرورت گسترش بازارهای قدیمی و ایجاد بازارهای جدید، توجه تولیدکنندگان دوراندیش را به این موضوع جلب کرد که باید کسب وکار خود را نه فقط بر اساس تولید کالا که همچنین بر اساس ایجاد جامعه ای ازخریداران سامان دهند)پاینده،۱۳۸۵ ۳)این همان جامعه مصرفی از دیدگاه جامعه شناسان است که همواره خود را به منظور ترغیب به مصرف بیشتر در قالب هایی مدرن و متنوع بازتولید می کند. جیمز کَری نیز آگهی را به معنای ترغیب و متقاعد ساختن مصرف کنندگان می داند که به مثابه یک وسیله کنترل اجتماعی عمل می کند(دفلور و دنیس، ۱۳۸۷ :( ۴۲۶ سوت ژالی نیز در کتاب انتقادی خود به نام « رمزگان تبلیغات تجاری »دیدگاه های انتقادی بر مبنای نظریات اقتصاد سیاسی را بررسی می کند )رسولی، ۱۳۸۶ : (۵۹ - ۵۸
وی مصرف را نمادی برای اشاره به عنصر سنجش ناپذیر « قدرت » می داند که تنها از طریق «اندازه و میزان مصرف » تبدیل به عنصری سنجش پذیر می شود. لذا در جامعه سرمایه داری، تعریف عملیاتی قدرت برابر با میزان مصرف یا میزان تملّک اشیاء است؛ هرقدر مصرف و میزان تملّک فرد بیشتر باشد، قدرت وی بیشتر می شود، پس در نتیجه قدرت، تنها یک نماد دارد و آن هم مصرف است. مثال عملی این وضعیت، ساعت رولکس با طلای هجده عیار است که دیگر کارکرد سنجش زمان را ندارد بلکه نشانه ای برای بیان موقعیت، جایگاه و مقام اجتماعی خریدار در نظر مردم است. نومارکسیست ها نیز بر این باورند که تبلیغات تجاری آگاهانه و از طریق فنون پیشرفته روانی، یک رابطه ضروری، یعنی نیاز به مصرف را تبدیل به یک رابطه غیرضروری، یعنی مصرف و ارضاء می کند )رسولی،۱۳۸۶ :۶۳ )
از دیدگاه این منتقدان ، تبلیغات تجاری با علم و آگاهی کامل ، رابطه مصرف و ارضاء را به شکل ها و روش های پیچیده ای رمزگذاری می کند.
۳٫دیدگاه سوم یا آگهی تجاری به منزله گفتمان
این دیدگاه به راست و دروغ بودن اطلاعاتِ ارائه شده در آگهی ها (رویکرد اول( وچگونگی ایجاد میل یا عادت به خرید )رویکرد دوم( کاری ندارد بلکه بیشتر جنبه هایی از آگهی های تجاری را تحلیل می کند که به چگونگی ساخته شدن، رواج یافتن یا به چالش کشیدن ارزش های فرهنگی در جامعه مربوط می شود. در این دیدگاه فرض بر این است که در هر آگهی تجاری، نوعی نظم معنایی برقرار می شود که سلسله مراتبی از ارزش های اجتماعی را منعکس می سازد و یا اشاعه می دهد. درواقع، هر آگهی در حکم تصویری از جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم. این تصاویر درمجموع، سیستمی ما و معانی پدیده های روزمره زندگی را « هویتِ » ایدئولوژیک را به وجود می آورد که برایمان تعریف و درک آن ها را آسان تر می کند و نیز لذت ها و امیال غالباً ناخودآگاه ما را به شکلی نمادین باز می نمایاند )پاینده، ۱۳۸۵: ۱۵۲) نتیجه آنکه آگهی های تجاری نوعی گفتمان را می سازد که کارکردی ایدئولوژیک دارد و ابزاری برای ساختن و سامان دادن معانی در زمینه های اجتماعی یا درواقع، حلقه واسطی بین زبان و رفتار اجتماعی است.
انواع تبلیغات بر اساس اهداف
تبلیغات را می توان بر اساس هدف آنها طبقه بندی کرد، بر همین اساس تبلیغات به دسته های زیر طبقه بندی می شود : تبلیغات آگاه کننده و اطلاع دهنده ، تبلیغات ترغیب کننده،تبلیغات یادآوری کننده.
۱-تبلیغات آگاه کننده و اطلاع دهنده
اطلاع رسانی راجع به محصولی جدید، پیشنهاد استفاده جدیدی از محصول، مطلع کردن بازار راجع به تغییری در قیمت، شرح چگونگی کاربرد محصول، توصیف خدمات موجود، تصحیح برداشتهای غلط و رفع شایعات، کاهش نگرانی و ترس مصرف کنندگان از جمله اطلاعاتی است که معمولاً در این گونه از تبلیغات دیده می شود.
این نوع تبلیغات هنگامی که محصول جدیدی به بازار معرفی می شود و هدف ایجاد یک تقاضای اولیه باشد، بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال زمانی که کامپیوترهای شخصی (PC) برای اولین بار به بازار معرفی شده بود، سازندگان مجبور شدند به منظور اطلاع رسانی به کاربران و مردم از مزایای این کامپیوترهای شخصی از طریق تبلیغات اطلاع رسانی کنند.هدف در این نوع تبلیغات اطلاع رسانی به مشتری پیرامون محصول جدید و یا استفاده ی جدیدی از محصول قدیمی است.
۲-تبلیغ ترغیب کننده
ایجاد ترجیح برای یک برند مشخص، تشویق به خرید مارک شرکت به جای مارک خریداری شده، تغییر استنباطهای مشتریان از ویژگیهای محصول، ترغیب مشتریان به امروز خرید کردن به جای فردا خرید کردن از جمله اقداماتی است که در این گونه از تبلیغات صورت می گیرد.
این نوع آگهی زمانی که رقابت افزایش پیدا کرده باشد و هدف ایجاد یک تقاضا در فضای انتخابی باشد، مورد استفاده قرار می گیرد. در این آگهی ها در بسیاری موارد، به طور غیر مستقیم مقایسه ای بین بین محصول شرکت و محصول شرکت دیگر صورت می گیرد و به همین دلیل است که در بعضی مواقع این آگهی ها را تطبیقی یا Comparitive Advertisement می نامند.
در این تبلیغ، verizon wireless شبکه ی گستردهی خود را با گستردگی شبکهی رقیبش AT&T مقایسه کرده است و از این طریق برتری خود بر رقیب را نمایان ساخته است. هدف، در این نوع تبلیغات، ایجاد نوعی برتری در محصول شرکت در مقایسه با محصول رقیب است.
۳-تبلیغات یادآوری کننده
یادآوری این موضوع به مشتریان که محصول ممکن است در آینده ای نزدیک مورد نیازشان باشد از جمله مواردی است که در این گونه تبلیغات دیده می شود. اما به طور معمول این آگهی به یادآوری برند خاصی می پردازد و این شکل از آگهی ها معمولاً به برندها و شرکتهای شناخته شده مربوط می شود و تنها تلاش می کنند بار دیگر این برند و محصول را به یاد مشتری بیاورند.
به عبارتی دیگر، این نوع تبلیغات زمانی که محصولی در منحنی عمر خود در مرحله بلوغ [۱۷]قرار می گیرد و هدف این است که مصرف کنندگان راجع به آن محصول به طور دائم فکر کنند مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال آگهی های پرهزینه کوکاکولا در بازارهای مختلف به این دلیل است که به طور مرتب به مشتریان یادآوری کند هنگام مصرف و نیاز این محصول را فراموش نکنند.هدف، در این نوع تبلیغات، یادآوری کردن به مشتری پیرامون یک محصول بالغ و شناخته شده است.
۲-۹پیشینه تحقیق
الف- تحقیق خارجی
تاکنون تحقیقی برای بررسی تاثیر شاخص های سبک زندگی بر قصد خرید صورت نگرفته است اما پیرامون این موارد تحقیقاتی انجام شده که به بعضی از آنها اشاره می گردد.
کیم یونگ چان در پژوهشی با عنوان تبلیغات، فرهنگ مصرف،فرهنگهای جوانی وتکنولوژی رسانه ای رویکرد فرهنگی تاریخی به موسسه MTV را مورد بررسی قرار داده است. وی به طور خاص بر تکامل MTV به عنوان یک رسانه تبلیغاتی که بر سبک زندگی نسل جوان تاثیر گذاشته ،متمرکز شده است( یانگچن،۲۴۹:۲۰۰۱)
از آنجا که توجه به خانواده به عنوان یکی از محورهای ذیل شاخص هویت در این تحقیق مطرح است، باید گفت که محققان و صاحب نظران زیادی ازقبیل: ویلیام لوید وارنر، ون هوتن، گردن، سگالن، سولومون برنقش خانواده درسبک زندگی تأکید داشتهاند؛ به گونهای که یکی ازاین محققان به نام ون هوتن ضمن توجه به شاخص خانواده و زن، درخصوص ارتباط با فرزندان و ضوابط و روشهای تربیت کودک نیز توجه نموده و یا لیبرسون نیز شاخص نام گذاری فرزندان را درنوع سبک زندگی مؤثر دانسته است.
ب- تحقیق داخلی
تاکنون تحقیقات گسترده ای درباره پیامهای بازرگانی و پیامد های آن در ایران و سایر کشورها؛ صورت گرفته است(بروجردی، ۱۳۷۹ ؛ شا ه حسینی ، ۱۳۸۲ ؛ پورنوروز، ۱۳۷۷ ؛ منصور ی فر ، ۱۳۸۲؛رسولی۲ / ۱۳۸۲ ؛ پاکروان، ۱۳۷۹ ؛ آقا کیانت، ۱۳۷۶ ؛ جی گانال و دیگران، ۱۹۹۸ ؛ فور نهام، ۱۹۹۷؛ القزار، ۲۰۰۴ ؛ براون، ۱۹۹۸ ؛ جی و دیگران، ۲۰۰۱ ؛ تیلور و دیگران:۱۹۹۷)
در تحقیقی توسط ربانی و رستگار(۱۳۸۷) تحت عنوان« جوان ،سبک زندگی وفرهنگ مصرفی» سبک زندگی جوانان از نظر متغیرهای فرهنگی –اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.
در مقالهای تحت عنوان« بررسی اثربخشی تبلیغات بازرگانی تلویزیون بین شهروندان تهرانی» در شهریورماه ۱۳۸۹، توسط محمدرضا رسولی و کامران کیان منش، به نوعی با وقوف به اینکه تبلیغات ، خود مروج نوعی از سبک زندگی میباشد، به بررسی تبلیغات تجاری تلویزیونی مطلوب از دیدگاه مخاطبین پرداختهاند.
با مروری بر نظریه های سبک زندگی، فاضلی در کتاب «مصرف و سبک زندگی »معتقد است در سنجش سبکهای زندگی توسط پژوهشگران مختلف، شاخصهای متنوعی به کار رفته است. وی این شاخصها را به شرح زیر طبقه بندی کرده است: ۱مصرف فرهنگی، ۲فعالیتهای فراغت،. ۳ شاخص های پراکنده که شامل مدیریت بدن، الگوهای خرید، نامگذاری کودکان، رفتار خانوادگی، و الگوی مصرف غذا می شود(فاضلی،۱۳۸۲ : ۲۸-۱۲۷)
وحید شالچی در مقالهای تحت عنوان« سبک زندگی جوانان کافی شاپ» هر چند تنها به قشری از جوانان، آن هم افرادی که معمولاً بخشی از اوقاتشان را در کافی شاپ میگذرانند، می پردازد؛ اما توجه به آن تا حدی نمایانگر نوعی از رفتارهای موجود در جامعه ماست. وی در این مقاله، به مقوله هنجارهای انتخاب پوشاک می پردازد و نتایج تحقیق خود را بدین گونه ارائه میدهد:
یکی از عناصر مهم سبک زندگی، سلیقه و هنجارهای مصرف است. نتایج این پژوهش نشان۳۲٫۷ درصد جوانان کافی شاپ مطابق مد بودن را یکی از دو اولویت خود در انتخاب لباس می دانند. ۵۳٫۸ درصد این جوانان زیبایی و رنگ لباس را یکی از دو اولویت اول خود برای انتخاب لباس می دانند. در مقابل تنها ۱٫۳درصد جوانان کافی شاپ ارزانی را جزو اولویت های خود در انتخاب لباس ذکر می کنند. مارک لباس نیز برای ۲۵٫۶درصد ایشان یکی از دو عامل مهم در انتخاب لباس است. ۴۳٫۵ درصد جوانان کافی شاپ تک بودن لباس را به منزله یکی از دو اولویت مهم خود ذکر می کنند و تنها ۵٫۸ درصد مقتضیات فرهنگی کشور را در انتخاب لباس مهم دانستها ند و ۲۶٫۷ درصد نیز دوام لباس را عامل مهمی در انتخاب لباس خود می دانند.
در پرسش دیگری از جوانان کافی شاپ پرسیده شده است که کدام دو ویژگی لباس در انتخاب شما کمترین اهمیت را دارد، ۳٫۶ درصد ذکر کردها ند که زیبایی لباس بی اهمیت است، ۴۰٫۸ درصد ارزانی لباس و مناسب بودن قیمت را بی اهمیت دانستها ند و ۲۶٫۵ درصد نیز مارک دار بودن لباس را و ۱۷٫۹ درصد نیز تک بودن لباس را بی اهمیت دانستها ند، اما کمترین اهمیت درانتخاب لباس را مقتضیات فرهنگی کشور داشته است: بیش از ۵۶ درصد جوانان کافی شاپ این عامل را بی اهمیت می دانند. حدود ۷۰ درصد جوانان کافی شاپ به روز بودن کفش، ساعت و گوشی تلفن همراه را به میزان زیاد و خیلی زیادی با اهمیت می دانند و تنها ۵٫۸ درصد گفتهاندکه به روز بودن کالاهای مصرفی فوق اهمیتی ندارد.سنجش نگرش جوانان کافی شاپ نشان می دهد که حدود ۸۵ درصد جوانان کافی شاپ گسترش توجه به مد و زیبایی اندام در جامعه را نشانه انحطاط فرهنگی نمی دانند. در سبک زندگی جوانان کافی شاپ « مارک » دارای اهمیت زیادی است. اطلاعات از مد نیز بخشی از اطلاعات ضروری در این سبک زندگی است.
محمدرضا رسولی در بخشی از مقاله خود تحت عنوان« بررسی مولفههای سبک زندگی در تبلیغات تجاری تلویزیون» این گونه مطرح می کند که آیا تبلیغات تجاری، سبک زندگی مدرن را بیش از سبک زندگی سنتی( دینی) نمایش میدهد. همچنین اینکه بین سبک زندگی مدرن و تبلیغات رابطه وجود دارد و در سبک زندگی مدرن، تبلیغات برای کالاهای پوشاکی بیشتر از سایر کالاها صورت گرفته است(رسولی، ۷۵:۱۳۸۳)
همچنین رسولی معتقد است، بحث سوق داده شدن مخاطبان به سمت خرید محصولات از طریق تبلیغات، هرچند مطابق با نیاز واقعی آنها نیز نباشد، بیشتر مختص جوامع سرمایهداری می داند و اثرات آن را در ایران، کمتر میبیند و معتقد است که مخاطبان دوست دارندکه تبلیغات جنبه اطلاع دهندگی داشته باشد.
فرجی و حمیدی در مقالهای تحت عنوان«سبک زندگی و پوشش زنان در تهران»، نتایج تحقیق خود را این گونه بیان می کنند: در جوامع امروزی کارکردهای ساده و اولیه لباس کمرنگ شده و درعوض کارکردهای پیچیدهتری مانند خلق هویت و ایجاد تمایز و سبک زندگی برای آن متصور است. جامعه کنونی ایران در فرایند پیچیده جهانی شدن قرار گرفته و نمیتواند راهی کاملاً جداگانه در پیش گیرد. اما از سویی توجه به این نکته هم مهم است که این جامعه میخواهد خصایل بومی، فرهنگی و دینی خود را به فرآیندهایی جهانی تحمیل کند و درصدد نوعی تلفیق میان این دو امر است. علیرغم قدرت بیپایانی که برای فرآیندهایی این چنینی تصور میشود، هنوز هم میتوان شاهد حضور گروه ها و اقشاری بود که بیشتر به استفاده از کارکردهای طبیعی لباس گرایش دارند و چندان در پی تمایزیابی برنمیآیند.
سید علی موسوی در پایان نامه خود تحت عنوان« بررسی سبک های تصمیم گیری مصرف کننده در خصوص خرید پوشاک در شهر تهران» به توضیح سبک های تصمیم گیری مصرف کننده می پردازد:
کمال گرایی: به تمایل و قصد مصرف کننده به جستجو برای محصولات با کیفیت اشاره دارد. از مصرف کنندگان با این نوع سبک انتظار می رود تا با دقت نظر و عقلائی تر خرید کنند.
لذت گرایی : مصرف کنندگان لذت گرا، از جستجو برای انتخاب محصولات و خرید کردن لذت میبرند.
سردرگمی : مصرف کنندگانی که در تصمیم گیری خرید سردرگم هستند با انبوهی از اطلاعات از بازار مواجه هستند. آنها اغلب در تصمیم گیری خرید مشکل دارند، زیرا قادر نیستند اطلاعات موجود در خصوص حجم زیاد اطلاعات از محصولات و برندها و همچنین گزینه های موجود در بازار را تجزیه و تحلیل و مدیریت کنند.
مد گرایی : مصرف کنندگان مد گرا، بیشتر به دنبال ویژگی های به روز بودن و تازگی محصولات هستند. آنها سبک های مد روز را دوست داشته و به دنبال کسب هیجان و لذت از خرید کالاهای جدید هستند.
تکانشگری : مصرف کنندگان تکانشگر، مصرف کنندگانی بی توجه و تکانشگر هستند که در هنگام خرید برنامه ریزی نداشته و دقت لازم را به خرج نمی دهند. آنها توجه کمتری به قیمت و ارزش پولی که می پردازند نشان می دهند. این افراد به احتمال بیشتری بعد از خرید خود دچار پشیمانی می شوند، چراکه اغلب تصمیم به خرید آنی و بدون توجه و تفکر قبلی می گیرند.
ارزش گرایی : مصرف کنندگانی که سبک تصمیم گیری آنها ارزش گرایی است، عمدتاً به دنبال قیمت های پائین تر هستند. این افراد خریدارانی مقایسه گر هستند و اغلب هدف آنها به دست آوردن بیشترین ارزش ممکن در عوض پولی که می پردازند می باشد.
:H0 بین پاسخگویی و رضایتمندی بیمه گذاران بیمه ایران رابطه وجود ندارد.
:H1 بین پاسخگویی و رضایتمندی بیمه گذاران بیمه ایران رابطه وجود دارد.
این فرضیه به صورت زیر در قالب فرضیۀ آماری تعریف می شود:
که در آن بیانگر ضریب همبستگی بین دو متغیر پاسخگویی و رضایتمندی بیمه گذاران می باشد. چنانچه فرض صفر رد شود، فرضیه تحقیق تأیید می شود.
H0: 0
H1: 0
جدول ۴-۱۲: نتایج آزمون فرضیۀ ششم
آزمون همبستگی پیرسون | ||||
عامل | شاخص آماری همبستگی پیرسون | عدد معنی داری | تعداد | نتیجه آزمون |
فرضیه ششم (پاسخگویی) | ۵۷۰/۰+ | ۰۰۰/۰ | ۲۲۶ | وجود ارتباط معناداری |
متغیر وابسته: رضایت بیمه گذاران
تحلیل توصیفی:
با توجه به آنکه مقدار احتمال (عدد معنی داری)، بین متغیر پاسخگویی و رضایتمندی بیمه گذاران، کوچکتر از ۵% می باشد، پس بین پاسخگویی و رضایتمندی بیمه گذاران از نظر آماری رابطه معنی داری وجود دارد. اینکه نوع رابطه بین این دو متغیر مستقیم یا عکس می باشد، بستگی به مثبت یا منفی بودن ضریب همبستگی دارد که به دلیل مثبت بودن آن می توان نتیجه گرفت که با اطمینان بالای ۹۵% فرض H1 مورد تأیید قرار گرفته و رابطۀ مستقیمی بین پاسخگویی و رضایتمندی بیمه گذاران شرکت بیمه ایران وجود دارد. و این یعنی اینکه احتمالاً با افزایش پاسخگویی در فروش الکترونیکی، رضایتمندی بیمه گذاران شرکت بیمه ایران نیز افزایش می یابد. بنابراین بین پاسخگویی و رضایتمندی بیمه گذاران بیمه ایران رابطۀ مستقیم و مثبتی وجود دارد.
۴-۷ بخش چهارم؛ نتایج برآورد مدل پژوهش
با توجه به اینکه متغیر مستقل پژوهش از روایی و پایایی لازم برخوردار است، بنابراین می توان به بررسی رابطۀ بین متغیر مستقل «فروش الکترونیکی» و متغیر وابسته «رضایت مشتریان» بپردازیم. نمودار (۴-۱) اعداد معنی داری مدل ساختاری را نشان می دهد. همان طور که در نمودار (۴-۱) مشخص است ارتباط میان متغیر مستقل «فروش الکترونیکی» و متغیر وابسته «رضایت مشتریان» در سطح اطمینان ۹۵% (P < 0.005) معنی دار است. از این رو نتیجه گرفته می شود که بین فروش الکترونیکی محصولات بیمه ای و رضایتمندی بیمه گذاران بیمه ایران رابطه معنی داری وجود دارد. مقدار ضرایب همبستگی نیز گویای این مطلب است که داده ها و مدل از برازش خوبی برخوردارند.
اطمینان
سهولت استفاده
کیفیت اطلاعاتی
فروش الکترونیکی
زمان واکنش
کیفیت وب سایت
پاسخگویی
۶۷۵/۰
۸۳۱/۰
۶۴۴/۰
۵۹۸/۰
۸۴۱/۰
۵۷۰/۰
رضایت بیمه گذاران
۶۵۸/۰
شکل ۴-۱: نتایج برآورد مدل پژوهش
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ مقدمه
هر پژوهشی با هدف دستیابی به نتایجی جهت افزایش آگاهی و یا کمک به تصمیم گیری در مورد مسأله ای خاص، صورت می گیرد و ارزش آن به میزان کمکی بستگی دارد که در این راستا به پژوهشگر یا تصمیم گیرنده کمک می کند.
مدیریت
۷۴۵/۰
۳۸۳/۴
۱۲۲
۰۰۰/۰
شکل ۴-۴: بررسی ابعاد فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمانهای (قوی و متوسط)
و همچنین ملاحظه می شود از مقایسه سازمانهای دارای قوی و متوسط در فناوری اطلاعات و ارتباطات میتوان استنباط نمود که اختلاف میانگین در ابعاد مدیریت و اینترنت نسبت به بقیه ابعاد بیشتر میباشد.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱- مقدمه
در این فصل با توجه به نتایج بدست آمده در فصل چهارم اقدام به بررسی اهداف پژوهش پرداخته خواهد شد. نخست به بیان نتیجه گیری کلی در زمینه موضوع تحقیق اقدام گشته، پس از آن پیشنهادهایی عملی برای سازمانها و پیشنهادهایی برای محققین به منظور بررسی دیگر زوایای ارتباطات بین سازمانی ارائه گردیده است و در نهایت به محدودیتهایی پژوهش حاضر نیز پرداخته خواهد شد.
۵-۲- نتیجه گیری
سازمانها یکی از ارکان اصلی دنیای امروز را تشکیل می دهند که برای پاسخگویی به مطالبات افراد و سازگاری با جهان اطراف، نیاز به تغییرات ساختاری دارند؛ تغییراتی که به دلیل پیچیدگی، در یک بعد امکان پذیر نبوده و باید ابعاد مختلفی داشته باشند. یکی از ابعاد توسعه پذیری سازمانها جهت پاسخگویی به نیازهای جدید، روابط بین سازمانها می باشد.
وجود سازمان وابسته به ارتباطات است و هر مدیری معمولا بیشتر وقت خود را صرف برقرار کردن ارتباط میکند. برای ایجاد هماهنگی بین عناصر مادی و انسانی سازمان به صورت یک شبکه کارآمد و موثر، برقراری ارتباطات مطلوب ضروری است، زیرا وقتی ارتباطات برقرار نشود، فعالیت سازمان متوقف میشود و در واقع میتوان گفت که مدیریت کارساز به برقراری ارتباطات موثر بستگی دارد. اکثر مواردی که مدیران و سازمان ها برای حفظ یکپارچگی سازمان، مدیریت، ایجاد خلاقیت، برآورده کردن انتظارات و انجام تعهدات نیاز دارند وابسته به ایجاد یک ارتباط موثر و مناسب در سازمان است.
وجود ارتباطات مؤثر و صحیح، همواره یکی از عوامل مهم توفیق در سازمان برشمرده شده است. که اگر ارتباطات صحیح در سازمان برقرار نباشد، گردش امور مختل می شود. ارتباطات در سازمان از چنان اهمیتی برخوردار است که میتوان نخستین وظیفه مدیران را توسعه و تقویت ارتباطات دانست.
فناوری اطلاعات و ارتباطات، سازمانها را از راههای مختلفی تحت تأثیر قرار میدهد. به طور خلاصه، مهارت های مورد نیاز افراد را دگرگون می کند، شغلها و راههای انجام آنها را تغییر میدهد، ارتباط بین افراد و بخشهای مختلف در درون سازمان را دگرگون می کند و ممکن است برخی از ارتباطات خارج از سازمان با مشتریان و تأمینکنندگان را تحت تأثیر قرار دهد. به حتم فناوری یک فاکتور اصلی در تعیین نوع اطلاعات قابل دسترس مدیریت و چگونگی استفاده از اطلاعات و در نتیجه چگونگی اداره سازمان میباشد.
امروزه سیستمهای اداری، سیستمهای بین المللی هستند که وظیفه اصلی آنها، ایجاد ارتباط و بهبود ارتباطات است. ارتباطات رمز بقای سازمانها و تداوم فعالیتهاست که به فناوری اطلاعات وابستگی بسیاری دارد.
فناوری اطلاعات مربوط به سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر برای پردازش، ذخیرهسازی و انتقال اطلاعات میباشد و موجب ایجاد دگرگونی و تحول در سازمان خواهد شد و بر ساختار سازمان نیز تأثیر خواهد داشت. فناوری، ارتباطات سازمانها با مشتریان، تأمینکنندگان و همکاران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و سازمانها به وسیله فناوری با یکدیگر همکاری می کنند. بنابراین با توجه به اینکه هدف این پژوهش تدوین راهکارهای بهبود ارتباطات بین سازمانی با تمرکز بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستگاههای اجرایی شهرستان هندیجان است در این بخش نتایج بررسی اهداف پژوهش مطرح می شود.
۵-۲-۱- وضعیت ارتباطات بین سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستگاههای اجرایی شهرستان هندیجان
براساس نتایجی که در فصل چهارم به آن اشاره شد، ارتباطات بین سازمانی در دستگاههای اجرایی شهرستان هندیجان در سطح متوسط قرار دارد و از سوی سازمانها مورد توجه نیست و پرورش و رشد آن نادیده قرار میگیرد، و از آنجا که ارتباطات بین سازمانی در عصر امروز برای اثربخشی سازمانها بسیار حائز اهمیت است بنابراین باید اقدامات لازم برای بهبود آن در راستای فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام گردد. تحلیلها نشان میدهد میانگین سطح بعد مسئولیت شخصی نسبت به دیگر ابعاد پائینتر است، بنابراین باید اقدامات لازم در راستای این بعد بیشتر از ابعاد دیگر مورد توجه قرار بگیرد. برای جلوگیری از هدر رفتن زمان توان و نیروی انسانی در سازمانها امروز باید با اطلاع رسانی جوامع مدیریتها و سطوح کارشناسی را در تصمیم سازی یاری کرد و بستر اصلی تسهیل ارتباطات را فراهم ساخت.
این نتایج همچنین نشان میدهد که وضعیت فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستگاههای اجرایی شهرستان هندیجان در سطح نامطلوبی قرار دارد. تحلیلها نشان میدهد، میانگین سطح ابعاد اینترنت و کاربران نسبت به دیگر ابعاد پائینتر است. با توجه به اینکه اولین و بزرگترین عامل فناوری که در سازمانها تغییر ایجاد کرده و خواهد کرد، اینترنت است. اینترنت با تغییر اساسی روش عملکرد، سازمانها را متحول می کند. بنابراین باید اقدامات لازم برای بهبود این عامل مهم و همینطور برای ارتقاء کاربران انجام
گردد.
فناوری اطلاعات در توسعه مهارت حرفهای، کمک به نهادینه شدن تغییر و نوآوری، تقویت مهارت ادراکی، تقویت مهارت تصمیم گیری، به وجود آوردن روحیه پژوهشی در کارکنان و کمک به شکل گیری تفکر استاندارد، نقش مؤثری دارد و می تواند موجب ایجاد توسعه انسانی متوازن و چندجانبه گردد.
امید است بتوانیم با توجه به شتاب سریع تحولات فناوری اطلاعات و ارتباطات از یک سو و آهنگ سریع تحولات محیطی از سوی دیگر، تأخیر بیش از حد در این زمینه را به صلاح سازمانها، سیستمها و جامعه بازسازی کنیم و فراموش نکنیم: بهرهگیری بهینه از نیروی انسانی به کمک فناوریهای جدید و ارتقاء کارایی می تواند نقش تعیین کننده ای در تحقق هدفهای سازمان داشته باشد.
۵-۲-۲- رابطه ارتباطات بین سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات
همانطور که در فصل چهارم پژوهش اشاره شد، رابطه میان ارتباطات بین سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد تأیید قرار میگیرد و این دو متغیر دارای ارتباطی مستقیم هستند.
بر طبق نتایج فصل چهارم درجه همبستگی میان ارتباطات بین سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات با توجه به همبستگی اسپیرمن (۷۵۸/۰) و با توجه به همبستگی پیرسون (۸۰۶/۰) میباشد. بر این اساس میان ارتباطات بین سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه قوی و معناداری وجود دارد.
با توجه به مقایسه نتایج پژوهش با تحقیقات پیشین میتوان بیان کرد که هر یک از پژوهشها ابعاد مختلفی از ارتباطات بین سازمانی را بررسی کرده اند. به عنوان مثال پژوهشی که توسط آذر و همکاران در سال ۱۳۸۶ به هدف طراحی مدلی مبتنی بر شبیه سازی جهت بررسی و تحلیل ارتباطات بین سازمانی صورت گرفته نشان میدهد که ارتباطات بین سازمانی با نگرش فرایندی، شناسایی و مستندسازی شده و از لحاظ حجم زمان، نیروی انسانی درگیر، شبکه وابستگی متقابل و تصمیم گیریها مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند.
در پژوهش دیگر که توسط تیموری و همکاران در سال ۱۳۸۸ انجام شد ارتباط عوامل رابطهای با یکدیگر و تأثیر آنها روی چگونگی شکل گیری ساختار مشارکتی پرداختهاند. بر این اساس، تغییر متغیرهای عملیاتی مرتبط با متغیرهای قدرت، ادراک خطرپذیری، کنترل و اعتماد به عنوان متغیرهای رابطهای، تأثیر این متغیرها روی یکدیگر و روی نحوه شکل گیری ساختارهای مشارکتی بررسی شده است.
در سال۱۳۸۸ آقاجانی و همکاران، پژوهشی با عنوان تعامل بین هماهنگی بین سازمانی با تکنولوژی اطلاعات وارتباطات را بررسی نمودند. بر این اساس ضمن تعریف ساختارهای هماهنگی بین سازمانی، اثر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات بر آن نشان داده شده و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک نیروی سوق دهنده در جهت ایجاد هماهنگی بین سازمانی در نظرگرفته شده است.
همچنین در سال۱۳۸۰ اوتارخانی، پژوهشی با عنوان تأثیر فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی بر ارتباطات سازمانی را بررسی نمود. نتایج تحقیقات توصیفی انجام شده بر روی مدیران ستادی بانک ملی ایران و دانشگاه تهران بیانگر تأثیرات به کارگیری فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی ارتباطات سازمانی آنها بوده است که عبارتند از:
فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی موجب تسهیل برقراری ارتباطات در بانک ملی شده است.
فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی موجب افزایش حجم اطلاعات مبادله شده در بانک ملی با توجه به شاخص صحت، دقت و به موقع بودن شده است.
فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی موجب کاهش ارتباطات غیررسمی در بانک ملی شده است.
سندرس در سال ۲۰۰۷ در یک مطالعه تجربی تاثیر کسب و کار الکترونیکی در همکاری سازمانی و عملکرد را مورد بررسی قرار داد. همکاری سازمانی و اشتراک گذاری اطلاعات، به نوبه خود، انتظار میرود باعث بهبود عملکرد سازمانی گردد. مدلی با بهره گرفتن از داده های تجربی از رابطه کسب و کار الکترونیکی، همکاری سازمانی و عملکرد پیشنهاد شد. یافته ها نشان میدهد که استفاده از کسب و کار الکترونیک اثرات مستقیم و غیر مستقیم در عملکرد و همکاری سازمانی دارد. این یافته ها پیچیدگی همکاری سازمانی، بر اهمیت برای سازمانها در ترویج همکاری داخلی، و سرمایه گذاری در فن آوری اطلاعات را تسهیل میکنند.
بنابراین در پژوهش حاضر نتایج نشان میدهد که میان ارتباطات بین سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه قوی و معناداری وجود دارد. و ده بعد از اصول بنیادین همکاری بین سازمانی ارائه شده است و وضعیت هر یک از ابعاد در سازمانها مورد بررسی قرار گرفته است تا به عنوان مبنایی برای بهبود اثربخشی روابط بین سازمانی در میان سازمانها باشد.
۵-۲-۳- ارائه راهکارهایی به منظور بهبود ابعاد ارتباطات بین سازمانی و ابعاد فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستگاههای اجرایی شهرستان هندیجان
با توجه به نتایج بدست آمده در فصل چهارم به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود ارتباطات بین سازمانی با تمرکز بر فناوری اطلاعات و ارتباطات اختلاف میانگین، بین سازمانهای دارای بیشترین و کمترین ارتباطات بین سازمانی و همچنین سازمانهای دارای بیشترین و کمترین فناوری اطلاعات و ارتباطات مشخص گردید.
همانطور که ملاحظه می شود از مقایسه سازمانهای دارای بیشترین و کمترین ارتباطات بین سازمانی میتوان استنباط کرد که اختلاف میانگین در ابعاد مدیریت مبادلات و توازن همگرایی و واگرایی نسبت به بقیه ابعاد بیشتر میب
اشد و از مقایسه سازمانهای دارای بیشترین و کمترین فناوری اطلاعات و ارتباطات میتوان استنباط نمود که اختلاف میانگین در ابعاد مدیریت و کاربران و اینترنت نسبت به بقیه ابعاد بیشتر میباشد.
با توجه به نتایج، راهکارهایی به منظور بهبود ابعاد ارتباطات بین سازمانی ارائه میگردد:
راهکارهایی به منظور بهبود مدیریت مبادلات در سازمانها:
سازمانها باید اطمینان و فرآیندهای منظم را برای تصمیمات پیچیده در موقعیت جدید، فراهم آورند.
گروههای تصمیم گیری در سازمانها باید درک مشترکی در مورد استفاده از مبادلات در همکاری بین سازمانی داشته باشند.
کمال اخلاقی[۶۰]
انسان دارای دو دسته از صفات و اخلاقیات است. یک دسته که میتوان آنها را «غرایز حیاتی» نام نهاد که برای ادامه حیات ضرورت دارند و در تمام افراد دیده میشوند. افراط و تفریط در این قسمت سبب بروز ناکارآمدی در انسان میگردد. مثلاً علاقه به خود، علاقه به فرزند، حس انتقام، حس ترس، غریزه شهوت و غضب نمونه هایی از همان صفات حیاتی است که برای حیات انسان لازم است، اما به شرط اینکه در حد اعتدال باشد. و اگر انسان به خودش علاقه نداشته باشد از خطرات بیم نخواهد داشت و بی پروا خود را در معرض انواع خطرها قرار می دهد و جان خود را دستخوش فنا و نابودی میکند و از طرفی اگر علاقه او به خود در جهت افراط و اقع شود و همه چیز را برای خود نخواهد مسلم است که این هم مایه بدبختی و هلاکت او است، افراد متهور و نترس غالباً عمر خود را به پایان نمیرسانند و افراد ترسو هم از عمر خود بهرهمند نمیشوند و از فعالیتهای مثبت اجتماعی محرومند. اشخاص غضبناک انسانهای غیر قابل اعتماد و معمولاً بیارزش از آب در میآیند و در مقابل افراد خونسرد هم ناقصند زیرا در صحنه مبارزات اجتماعی قادر به دفاع از حقوق مسلم خود نیستند (خسروی و علیزادهصحرایی، ۱۳۸۸).
بنابراین هر یک از این غرائز حدی است که اگر از آن حد و اندازه تجاوز کنند موجب زیان انسان می گردد و فقط در صورت اعتدال صفات مزبور بشر می تواند از آنها بهرهمند شود و از این نظر «کامل» میگردد.
دسته دوم صفاتی هستند که میتوان آنها را روحیات عالی انسان نامید. این دسته از صفات حد و اندازه معینی ندارند و هر قدر زیادتر باشد، باعث کمال بیشتر انسان خواهند بود. صفات عدالت، حق دوستی، حقطلبی، وظیفهشناسی را می توان در این دسته نام برد. هر فردی که از این صفات سهم بیشتری دارد کاملتر است.
این طور نتیجه میگیریم که ایجاد تکامل اخلاقی در انسان به تعدیل تعدیل غرائز حیاتی و پرورش روحیات عالی انسانی مربوط است. دین صحیح ضامن تکامل اخلاقی انسان است، زیرا روشن است که اولین شرط تعدیل غرائز از قبیل خودخواهی و شهوت و خشم احساس یک مسئولیت درونی و باطنی است که در همه جا حالات و افکار و رفتار انسان را کنترل کند، سرچشمه این احساس مسئولیت فقط ایمان است
کمال عملی[۶۱]
کمال عملی انسان ناشی از کمال اخلاقی او است، زیرا عمل همان انعکاس و پرتو اخلاق است و به عبارت دقیقتر همه کارهای انسان یک ریشه اخلاقی دارد و از همین جهت ما روحیات و صفات افراد را در طرز عمل آنها جستجو میکنیم. البته ممکن است انسان به طور تصنع عملی را بر خلاف روحیات خود انجام دهد، اما بدیهی است که این عمل جنبه استثنایی دارد و دوام پذیر نیست، بنابراین برای اینکه اعمال و رفتار بشر خوب و کامل باشد باید قبل از هر چیز غرائز حیاتی تعدیل گردد و روحیات و صفات عالیه در حال پرورش و نمو باشد و روی هم رفته مطالبی را که در کمال اخلاقی گفتیم به این مبحث مربوط میگردد و به این ترتیب ثابت میشود که کمال عملی انسان نیز در سایه ایمان به خدا انجامپذیر است و بس (حسینی، ۱۳۸۹).
تلاش سالم یا کمالگرایی بهنجار[۶۲]
انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرایند خودتخریبگر کمالگرایی کاملاً تفاوت دارد. تلاش سالم (سازنده)، منجر به انتخاب اهداف بر پایه خواستههای شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی میگردد. به عبارت دیگر اهداف آنها، واقعی، خودجوش(درونی) و ذاتاً قابل حصول است. افراد تلاشگر سالم، از انجام کار در دست اجراء بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت میبرند. وقتی این افراد با تجاربی چون نارضایتی و شکست مواجه میشوند، واکنشهای آنها عموماً به موقعیّت ویژه موجود محدود میشود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمیدهند (هانگ[۶۳]، ۲۰۰۸؛ به نقل از شریفی، ۱۳۹۰).
ویژگیهای دانشآموزان کمالگرا
الف) آنها از اینکه مبادا مرتکب خطا شوند، نگرانند.
ب) برای خود پیشرفتهای بالاتری در نظر میگیرند به نحوی که هرگز از کار خود راضی نمیشوند.
ج) در مقابل کیفیت کار خود، اغلب مضطرب نگران یا ناکام هستند.
د) از شرکت در رقابتها حتی اگر از توانایی خود مطمئن باشند خودداری میکنند.
همچنین فابون در توصیف افراد خلاق خاطرنشان میسازد، افراد خلاق در رفتارهایشان بسیار جدی و کمالگرا هستند و تصور میکنند که دارای رسالت جهانی هستند. کمالگرایی آنها را به کنارهگیری سوق داده و باعث میشود که مدرسه و یا دانشگاه را رها کنند (حسینی، ۱۳۸۹).
نحوه غلبه بر تفکر کمالگرا
چهار ویژگی، اضطراب را بهوجود میآورد: کمالگرایی، نیاز شدید به تایید، نادیده گرفتن نشانههای فیزیکی و روانشناختی استرس و نیاز شدید به کنترل. فرد می تواند بهوسیله غلبه بر این ویژگیها اضطراب خود را کنترل کند(شریفی، ۱۳۹۰).
مردم وقتی که انتظارات غیرمعقولانه بالایی دارند و زمانی که بیشتر وقت خود را صرف غصه خوردن درباره عیوب کوچک و اشتباهات جزیی میکنند، مضطرب میشوند. در این صورت امکان آرامش داشتن و لذت بردن از زندگی مشکل خواهد بود. افراد میتوانند از طریق نکتههای زیر دورنمایی از کمالگرایی خود را مشاهده نمایند:
۱) اگر فرد خود ارزشمندی به دست آمده را به دلیل فضائل خود بداند و سهم اساسی در پیشرفتها را به دلیل عزت نفس خودتلقی کند، این باعث می شود که به سوی هدف های واقعی پیش رود.
۲) شناختن و غلبه کردن بر سبک های تفکر کمالگرا .
الف) فرد کمالگرا تلاش کند جملات زیر را با خود زمزمه نکند؛
- من باید اشتباه نکنم .
- من باید بتوانم کارها را درست انجام دهم.
- من مطلقا نمی توانم آن را انجام دهم
- حدی وجود ندارد حتی در تلاش کردن
ب) در عوض جملات زیر را تکرار کند؛
- من می توانم این کار را بهتر انجام دهم.
- من از اشتباهاتم درس می گیرم.
-لازم است این بدبختی را در قدم های کوچک از بین ببرم.
۳) نباید اشتباه کوچک را بزرگ کند؛ چرا باید فشارهای روانی غیرضروری را تحمل کند
۴) روی جنبههای مثبت تمرکز کند؛ وقتی دچار اضطراب های غیر ضروری می شود یک روش مناسب برای اینکه توجه خود را از افکار منفی تغییر دهد، تمرکز روی جنبه های مثبت است .
۵) کار کردن روی هدفهای واقعی؛ هدفها باید به اندازه کافی بالا، جالب و چالشانگیز باشند، اما نه آن قدر بالا که نتواند به آنها برسد. فرد میتواند هدفها را اصلاح کند.
۶) بعضی اوقات شوخی کند؛ اگر در بعضی چیزها باید کمالگرا باشد، حداقل در همه موارد کمالگرا نباشد.
۷) یک رویکرد تسلط مدار در زندگی اتخاذ کند؛ این روش می تواند در فرایند مواجه شدن بدون نگرانی با چالشها و پیامدهای آن مناسب باشد (اولسن[۶۴] و پاوول[۶۵]، ۲۰۰۷).
سیکل معیوب در روند کمالگرایی
نگرش کمالگرایانه، یک دور معیوب را بهوجود میآورد. افراد کمالگرا، نخست مجموعهای از اهداف غیر قابل دسترس را ردیف میکنند. در گام بعدی در رسیدن به این اهداف شکست میخورند، زیرا دسترسی به آن اهداف غیر ممکن میباشد. در گام بعدی، زیر فشار میل به کمال و ناکامی مزمن غیر قابل اجتناب ناشی از آن، خلاقیت و کارآمدی آنها کاهش مییابد. و بالاخره این روند، افراد کمالگرا را به انتقاد و سرزنش از خود هدایت میکند، که نتیجه این روند نیز عزت نفس پایین میباشد. این مسائل احتمالاً اضطراب و افسردگی نیز به همراه خواهد داشت. در این موقعیت افراد کمالگرا بهطور کامل در این لحظه، تنها، اگر سختتر کار کنم، موفق خواهم شد. چنین افکاری، مجدداً منجر به یک دور کامل معیوب میگردد. چنین دور معیوبی با نگاهی به نحوه روابط بین فردی افراد کمالگرا، میتواند بهتر، قابل تشریح باشد. افراد کمالگرا معمولاً عدم پذیرش و طرد شدن از سوی دیگران را پیش بینی و از آن میترسند. با این ترس، آنها در مقابل انتقاد دیگران حالت دفاعی به خود میگیرند و از این طریق دیگران را ناکام و از خود دور میسازند. کمالگراها بدون اینکه متوجه این موضوع باشند، همچنین معیارهای به شدت غیر واقعگرایانه خود را از دیگران نیز انتظار داشته و در نتیجه نسبت به دیگران متوقع و منتقد میگردند. در نهایت، ممکن است، افراد کمالگرا، به دیگران اجازه ندهند که شاهد اشتباهاتشان باشند. آنها این نکته را در نظر نمیگیرند که خود افشایی این فرصت را به آنها میدهد که دیگران به چشم یک انسان به آن نگاه کرده و دوستشان بدارند. بهدلیل وجود این دور (سیکل) معیوب، افراد کمالگرا، غالباً در داشتن روابط نزدیک با افراد دچار مشکل هستند و به همین خاطر رضایت کمتری از روابط بین فردی خود دارند (خسروی، ۱۳۸۸).
تلاش سالم
انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرایند خود تخریبگر کمالگرایی کاملاً تفاوت دارد. تلاش سالم (سازنده)، منجر به انتخاب اهداف، برپایه خواستههای شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی، میگردد. اهداف این افراد، همیشه تنها یک قدم از آنچه همزمان به پایان بردهاند، فراتر است. به عبارتی اهداف آنها، واقعی، خود جوش (درونی) و ذاتاً قابل حصول است. افراد کوشای سالم از انجام کار در دست اجرا بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت میبرند. وقتی این افراد یا تجاربی چون نارضایتی یا شکست مواجه میشوند، واکنشهای آنها عموماً به موقعیت ویژه موجود محدود میشود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمیدهند (کاوامورا[۶۶] و هانت[۶۷] و فورست[۶۸]، ۲۰۰۱).
گامهای تغییر نگرشهای کمالگرایانه
اولین گام در تغییر نگرشهای کمالگرایانه به تلاشهای سالم، داشتن عدم رضایت از کمالگرایی، بینقص بودن یک خطای غیر قابل حصول است. گام بعدی چالش با افکار و رفتارهای خود تخریب گرانهای است که بینقص گرایی را تغذیه میکنند(حسینی، ۱۳۸۹). احتمالاً برخی از دستورالعملهای زیر میتوانند کمک کننده باشند:
-اهداف واقعی و قابل دسترسی را برپایه خواستههای شخصی، نیازها و عملکردهای قبلی فرد هماهنگ شود. این امر فرد را قادر خواهد ساخت، تا به خواستههای خود برسد و نیز احساس ارزشمندیاش را افزایش خواهد داد.
- اهداف بعدی را به ترتیب ارزش آنها مرتب نماید. به محض آنکه به یک هدف رسید، هدف بعدی را یک سطح فراتر از سطح قبلی عملکردش تعیین نماید.
- با معیارهای خودش برای رسیدن به موفقیت تلاش نماید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب میکند، با ۱۰۰ % ، ۹۰ %، ۸۰ % یا حتی ۶۰ % موفقیت بپذیرد. این امر به فرد کمک خواهد کرد، تشخیص دهد که کامل نبودنش به معنی پایان دنیا نیست.
- طی مراحل انجام کار در فعالیت، تنها بر روی نتیجه پایانی تمرکز نکند. موفقیت خود را تنها بر اساس اینکه چه چیزی را به پایان رسانیدهاست، ارزیابی ننماید.
- احساس اضطراب و افسردگی را همچون فرصتی جهت ارزیابی خویش مغتنم شمارد و با خود این پرسش را مطرح سازد که آیا من انتظارات غیر ممکن را در چنین موقعیتی برای خود فراهم کردهام؟
اکثر قوانین راجع به مبادلات الکترونیکی و نیز قانون تجارت الکترونیکی کشور ما نصی در این خصوص ندارند .بنابراین باید با توجه به قواعد عمومی حاکم برایجاب ونیز لحاظ نمودن جنبه خاص قراردادهای الکترونیکی پاسخ این پرسش رایافت .در سیستمهای حقوقی مختلف ،ویژگیهایی را برای ایجاب برشمرده اند که در شناسایی آن به کار می آید .
۳-۴- ایجاب الکترونیکی در قوانین
۳-۴-۱- حقوق ایران
«هر قراردادی حداقل دو طرف معامل و متعامل یا خریدار و فروشنده دارد ،هرچند تفاوتی چندان ندارد که کدام یک طرفین آغاز به سخن و پیشنهاد نمایند ،لیکن پیشینیان ما درعلم فقه و حقوق ،فعل یا نخستین جزء یا بخش آغازگر معامله را ایجاب و فاعلش را موجب و بخش دوم انفعالی معامله را قبول نامیده اند .»[۳۲۰]
ضمن اینکه در مورد تعریف ایجاب گفته شده است که :«ایجاب اعلام اراده کسی است که طرف قرارداد را برمبنای معینی بر انجام دادن معامله دعوت می کند،به گونهای که اگر پیشنهاد مورد قبول طرف قرار گیرد،اوبه مفاد آن پای بند شود،خواه پیشنهاد،ناظر به شخص معین یا عموم مردم باشد.»[۳۲۱]
بنابراین شکل ویژه ای برای ایجاب در نظر گرفته نشده است و میتواند ایجاب بهطور حضوری بیان شود .یا از طریق تلفن ،پست ،دورنگار ،شبکه جهانی وب یا رایانامه .میتوان گفت آنچه که اهمیت دارد این است که متعاملین بتوانند اراده انشایی خود را برای تشکیل عقد به هر طریقی به یکدیگر منتقل کنند که قانون مدنی ایران در ماده ۱۹۱ [۳۲۲] از آن به «مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند»یاد کرده است.
به عبارت دیگر هریک از طرفین ،از اراده جدی طرف دیگر اطمینان حاصل کند هر التزام را بتوان استنباط کرد.
از ماده ۱۹۰ قانون مدنی کشورمان نیز چنین بر می آید که برحسب اصل ،توافق دو اراده ،رکن لازم و کافی برای بسته شدن تمام قراردادهاست .استقراء در شرایط درستی عقود معین نیز این استنباط را تقویت می کند،زیرا جز در موارد نادر،در هیچ یک از آنها ،تشریفات خاصی بر شرایط عمومی افزوده نشده است.[۳۲۳]
قانون تجارت الکترونیک کشور ما نصی در خصوص قابلیت ایجاب الکترونیکی[۳۲۴] ندارد .اما با توسل به اصل رضایی بودن عقود و آزادی طرفین در گزینش شیوه اعلام اراده و نیز اصل اعتبارو نفوذ داده پیام (مستفاد از مواد پراکنده قانون مدنی )،شناسایی اعتبار نوشته الکترونیکی ،امضای الکترونیکی ودلیل الکترونیکی ،قابل استنباط است.
بنابراین با امعان نظر به مفاد مواد ۱۹۱ ،۱۹۲ [۳۲۵]،۱۹۳ [۳۲۶]،۳۳۹[۳۲۷] ،۱۰۶۲ [۳۲۸] قانون مدنی ،میتوان این قاعده را کشف کرد که حقوق ما جز در موارد خاص قالب مشخصی برای شکل ایجاب تعیین نکرده است و ایجاب میتواند به صورت لفظ یا نوشته یا عملی که حکایت از آن داشته باشدو یا حتی از طریق اشارات نیز صورت پذیرد .
البته چنانچه پیشتر گفتیم ،قواعد عمومی راجع به اینکه ایجاب باید کامل و همچنین مشخص باشد و لزوم قاطعیت ایجاب واینکه باید خطاب به طرف معامله و بهمنظور اعلام به او باشد [۳۲۹]،تغییری در شکل آن نخواهد داد.با فرض وجود این ارکان ،میتوان صور متعددی را برای ایجاب قائل شد.
بنابراین به موجب قواعد عمومی قراردادها قراردادها و مفاد قانون تجارت الکترونیکی ایران،ایجاب از طریق دادههای الکترونیکی معتبر بوده و الزامات و تقییداتی که برای ایجاب کننده با غیر وسایل الکترونیکی لازم است،برای ایجاب کننده با وسایل الکترونیکی نیز الزامآور است .از آن جمله میتوان به مدت اعتبار ایجاب و اسباب زوال ایجاب اشاره کرد.[۳۳۰]
۳-۴-۲- مقررات بینالمللی عهدنامه ۲۰۰۵
اصطلاح دعوت به ایجاب ،اگرچه در اصل ساخته حقوق کامن لا است اماانتساب برخی از آثار عملی بدان،باعث شده تا درحقوق سایر سیستم خا نیز موردتوجه قرارگیرد.عهدنامه ۲۰۰۵ نیز جهت هماهنگی با مقتضیات و نیازمندی های روز ،ضمن شناسایی این وضعیت ،به ارائه معیاری جهت تشخیص آن از سایر نهادهای مشابه پرداخته است .
ماده ۱۱،باعنوان «دعوت به ایجاب» اظهار داشته است :«پیشنهاد انعقاد قرارداد از طریق یک یا چند ارتباط الکترونیکی که مخاطب آن شخص یا اشخاص معین نبوده اند ،بلکه عموما برای اشخاصی که از سیستمهای اطلاعاتی استفاده میکنند،قابل دسترسی بوده،از جمله پیشنهادهایی که با بهره گرفتن از سامانه های هوشمند برای ارائه سفارش از طریق این سیستمهای اطلاعاتی ،انجام میگیرد،دعوت به ایجاب تلقی می شود؛مگر آنکه آشکارا بر این امر دلالت کند که شخصی که پیشنهادها را مطرح کرده،درصورت قبول ملتزم به آن باشد»[۳۳۱]
ملاحظه می شود که عهدنامه ۲۰۰۵،برای تحقق ایجاب،دو شرط را مقرر نموده است :
پیشنهاده باید خطاب به شخص یا اشخاص معین باشد(مفهوم مخالف ماده ۱۱ )؛
اگر پیشنهاد خطاب به شخص یا اشخاص معین نباشد،در صورتی ایجاب تلقی می شود که بر این امر دلالت نماید که ایجاب کننده قصد التزام به آن ایجاب را داشته باشد؛بهگونهای که به محض طرف مقابل ،قرارداد منعقد شود.
در محیط کاغذی ،آگهی های موجود در روزنامه ها،رادیو و تلویزیون ،کاتالوگ ها ،بروشورها و فهرست قیمت ها و یا دیگر وسایل که خطاب به یک یا چند شخص معین نبوده،اما اساسا برای عموم قابل دسترسی است بهعنوان دعوت به ایجاب تلقی می شود.زیرا دراینگونه موارد،قصد التزام به چنین پیشنهادی ،وجود ندارد.برهمین اساس ،صرف نمایش کالا در پنجره فروش و قفسه های فروشگاه معمولا بهعنوان دعوت به معامله تلقی می شود. [۳۳۲]
۲٫قانون نمونه آنسیترال ۱۹۹۶
قانون نمونه آنسیترال ۱۹۹۶ ،در ماده ۵ [۳۳۳] خود،تنها به شناسایی اثر حقوقی و اعتبار و نفوذ داده پیام اکتفا نموده و بدون تصریح خاص در مورد ایجاب یا قبول ،اعلام نموده که اثر حقوقی و اعتبار و نفوذ اطلاعات صرفا به دلیل شکل آن که داده پیام است ،انکار شود.
ضمنا آنسیترال ۱۹۹۶،در تایید اثر حقوقی ایجاب در فضای الکترونیکی و گالریهای مجاز ،مانند فضای واقعی و معمولی ،در ماده ۱۱ [۳۳۴] خود چنین می گوید:«… هنگامی که برای انعقاد قرارداد از داده پیام استفاده می شود،اعتبار یا قدرت اجرایی قرارداد،فقط به این دلیل که از داده پیام استفاده شده است ،ازمیان نمی رود .»[۳۳۵]
۳٫عهدنامه ۱۹۸۰ وین [۳۳۶]
کنوانسیون ۱۱آوریل ۱۹۸۰ وین در مورد بیع بینالمللی کالا در بندهای ۱و۲ ماده ۱۴ خود در خصوص ایجاب می گوید:
«۱- پیشنهاد انعقاد قرارداد خطاب به یک یا چند شخص معین در صورتی ایجاب محسوب می شود که به اندازه کافی مشخص و دال بر قصد التزام پیشنهاد دهنده
در صورت قبول طرف مقابل باشد.پیشنهاد در صورتی به اندازه کافی مشخص است که کالا را مشخص نموده و به نحو صریح یا ضمنی مقدار و ثمن را معین یا ضوابطی جهت آن دو مقرر نماید.
پیشنهاد را ،غیر از آنچه که خطاب به یک یا چند شخص معین است ،باید صرفا دعوت برای ایجاب محسوب کرد،مگر اینکه خلاف آن به وضوح توسط کسی که آن را پیشنهاد می دهد ،اعلام شده باشد.»[۳۳۷]
باتوجه به شرایط مذکور،پایگاه اینترنتی،ایجاب را عرضه می کند،یعنی کالا ،خدمات یا اطلاعات را عرضه می کند و به دنبال توافق باطرف مقابل است .البته در اینجا ایجاب باید متضمن شرایطی قطعی و کافی باشد و صرف اطلاعات یا آگهی محصولات یا خدمات ،ایجاب محسوب نمی شود.[۳۳۸]
تعیین و احراز قصد طرفین برای انعقاد قرارداد امر مشکلی است ، بویژه در مواردی که بین طرفین مذاکرات طولانی صورت میگیرد و پیشنهادهای متعددی داده می شود و معلوم نیست کدام پیشنهاد ایجاب است.این یک امر ماهوی است که توسط دادگاه باید احراز گردد .برای تشخیص قصد طرفین از مقررات ماده ۸ [۳۳۹] کنوانسیون مذکور نیز میتوان استفاده نمود.
مطابق این ماده ،هرگاه یکی از طرفین به مؤدّای قصد طرف دیگر علم داشته با شد و یا جهل او مسموع نباشد،الفاظ و اعمال آن طرف دیگر باید مطابق قصد وی تفسیر گردد (بند ۱ ماده ۸).به دیگر سخن،قرارداد با توجه به اراده باطنی طرف قرارداد تفسیر می شود ،به شرط اینکه طرف دیگر به مقصود آن طرف علم داشته یا می بایست د اشته باشد.
در صورت عدم شمول و قابلیت اجرای قاعده ی فوق،الفاظ و سایر اعمال هریک از طرفین محصول بر استنباط افراد متعارف از همان صنف در اوضاع و احوال مشابه است (بند ۲ ماده ۸ ).در مقام تشخیص قصد هریک از طرفین یا تعیین استنباطی که یک فرد متعارف از آن خواهد داشت باید به اوضاع واحوال ذیربط ازجمله :مذاکرات طرفین،رویه معمول به آنان،عرف و عادت و اعمال بعدی آنان توجه کرد.(بند ۳ ماده ۸).
بطور کلی میتوان گفت که هرچه تعداد مخاطبان یک پیشنهاد محدودتر و پیشنهاد مشخص تر باشد ،این نظر تایید می شود که پیشنهاد کننده قصد التزام بر فرض قبول مخاطب را داشته است .از این کنوانسیون پیشنهاد به عموم را ایجاب به شمار نیاورده ،مگراین که ثابت شود که قصد انشا وجود داشته است .[۳۴۰]
ب – ۴:اصول قراردادهای تجاری بینالمللی موسسه بینالمللی یکنواخت کردن حقوق خصوصی
ماده ۲-۱-۲ [۳۴۱] اصول قراردادهای بازرگانی با یک عبارت سلبی و بدون بیان صریح ،ایجاب را اینگونه تعریف می نماید:«پیشنهاد انعقاد قرارداد چنانچه به اندازه کافی مشخص و دال بر قصد التزام ایجاب کننده در صورت قبول طرف مقابل باشد،ایجاب محسو ب می شود.»
ج)مقررات خارجی
۱٫انگلیس
درحقوق انگلیس،ایجاب عبارت است از اظهار اراده انعقاد قرارداد- بوسیله لفظ یا عمل بهطوری که حاکی از این باشد که بر فرض قبول طرف مقابل –ایجاب کننده ملتزم به آن خواهد بود.[۳۴۲]
در حقوق این کشور،هرچند ایجاب،بیان تمایل آشکار برای انعقاد قرارداداست [۳۴۳] ولی از آرای دادگاهها و نظر دانشمندان[۳۴۴]حقوق چنین استنباط می شود که اگر ظاهر امری برایجاب دلالت نماید ،ایجاب محقق شده است ،صرف نظر از این که فاعل آن چنین قصدی داشته باشد.
درهر حال این طرز تلقی از ایجاب ،برای کسانی که با تجارت الکترونیکی سرو کار دارند،خطر بزرگی را رقم می زند،چه بسا اعلام های یک سایت ضعیف وغیر محتاط،منجر به ایجابی ناخواسته و انعقاد نامطلوب شود.[۳۴۵]
-
- فرانسه
طبق تعریفی که حقوقدانان فرانسه از ایجاب نموده اند،رکن اصلی ایجاب عبارت است از «قصد التزام» بدون درنظر گرفتن این لزوم که مخاطب ایجاب یک یا چند شخص معین باشد.[۳۴۶]
تعریف حقوقدانی فرانسوی از ایجاب :«ایجاب عبارت است از اعلام اراده که شخص بدان وسیله قصد خود بر انعقاد قرارداد و نیز عناصر اساسی آن را ابراز می کند،بهطوری که قبول آن از طرف مخاطب موجب انعقاد قرارداد می گردد.»
بعلاوه در حقوق فرانسه تصریح شده است که پیشنهادی ایجاب محسوب می شود که دقیق و کامل باشد و الا صرفاً دعوت به ایجاب یا انعقاد تلقی می گردد ،نه ایجاب .[۳۴۷]