معنی و مفهوم: این جهان تنگ و بی پهنا، جای شادی و خوشی نیست که در آن درنگ کنی و نفس بکشی، خیمهی آسمان را خم کن و به آن سوی این خیمه بنگر تا جای تازهای را ببینی.
آرایههای ادبی: خیمهی فلک اضافهی تشبیهی. جای و جای، تکرار ایجاد کردهاند. دم زدن کنایه از درنگ کردن.
۲۱ - زیر پل فلـک مجــوی آب وفا ز جــوی کس
بگـذر از ایـن پل کهـن، آب وفـای تـازه بیــن
معنی و مفهوم: در زیر این آسمان خمیده از هیچ کس چشم وفاداری نداشته باش، از پل کهن آسمان بگذر و آن سوی این پل، وفای تازهای را مشاهده کن.
آرایههای ادبی: پل فلک اضافهی استعاری. پل کهن استعاره از آسمان. آب وفا اضافهی تشبیهی. وفا و وفا تکرار ایجاد کرده است .
۲۲ - لهجـت راوی مـرا منطـق طیــر بـر زبــان
بر در شاه جـم نگین، تحـفه دعـای تـازه بیـن
واژگان: لهجت: زبان، شیوهی بیان. (معین) راوی: بازگو کنندهی شعر از کسی. (منتهی الارب)
معنی و مفهوم: راوی شعرهای من گویی منطق طیر (زبان مرغان) سلیمانی در زبان دارد که بر درگاه شاه بزرگ، که نگین انگشترش همچون نگین انگشتر سلیمان (جم) حامل اسم اعظم است، دعاهای تازهای به عنوان تحفه برای شاه آورده است.
آرایههای ادبی: منطق طیر و جم نگین با هم تلمیح به ماجرای سلیمان جم دارند. انگشتر شاه به انگشتر سلیمان تشبیه شده است.
توضیحات:
منطق الطیر: سلیمان گفت: ای مردمان، ما را سخن مرغان در آموختند و ملک جهان و همه چیز ما را بدادند (نمل آیه ۱۶) و این از فضل پروردگار است. در اخبار آمده است که سلیمان روزی در مجلس نشسته بود و مرغان زبر سر وی پر درهم پیوسته و مانند چتر ایستاده بودند و هر کدام از مرغان بانگی میکرد و سلیمان به مردمان میگفت: که چه میگویند. (یا حقی، ۱۳۷۵: ۲۵۶)
نگین جم: سلیمان را انگشتری بود که نام بزرگ خدای تعالی (اسم اعظم) بر آن نبشته بود. و چهار نگین در آن تعبیه، دو تا آهنین و دو تا برنجین، با برنجین بر پریان و با آهنین بر دیوان و شیاطین حکم میراند و معجز سلیمان و ملک و جهانگیری وی در نگین همین انگشتری (خاتم) بود که از بهشت آورده بودند و ارمغان روضهی رضوان بود. (همان، ۲۵۳)
۲۳ - قلـعهی گلستان شـه، قلّـهی بوقبیـس دان
حصـن شمـاخیاش حرم، کعبه سرای تازه بیـن
واژگان: بوقبیس: نام کوهی در غرب و جوار مکّهی معظّمه. (غیاث)
معنی و مفهوم: قلعه و دژی که در اطراف باغ پادشاه سر برافراشته است در رفعت و استواری، همچون قلّهی کوه بوقبیس است. حرمسرای سلطان در شهر شماخی مانند حرم است و سرای او همچون کعبه باشکوه میباشد.
آرایههای ادبی: قلعهی گلستان شاه را به کوه بوقبیس مانند کرده و حرم او را در زیبایی به شهر شماخی و خانهی او را به کعبه مانند کرده است.
توضیحات :
بوقبیس: کوهی است در جانب شرقی مکّه و مشرف به آن، مقابل کوه قیقعان، این کوه را پیش از اسلام امین میگفتند و میپنداشتند که حجرالاسود هنگام طوفان، آن جا به امانت نهاده شده … این کوه به استواری و بزرگی مثل است. (فرهنگ لغات)
شماخی: شهری معروف در بلاد شروان در اطراف ارّان و صاحب آن شروان شاه و لقب آن دارالسلطنه بود. این شهر در دامنهی کوههای قفقاز قرار دارد و محصول عمدهاش شراب است و ظاهراً در دورهی اسلامی بنا شده است و تأسیس آن را به شماخ بن شجاع، حکمران شروان و معاصر هارون الرشید نسبت دادهاند و نام اوّلیهی آن شماخیّه بوده است. در دورهی شروان شاهان مدّتی پایتخت شروان بوده است. (دزفولیان، ۱۳۸۷: ۸۸۷)
۲۴ - رستـم کیقـباد فر، حیدر مصـطفی ظـفر
همره رخش و دلدلش، فتح و غزای راستین
واژگان: کیقباد: نخستین پادشاه کیانی که از اخلاف منوچهر بود و بعد از گرشاسب به پادشاهی رسید. (فرهنگ لغات) فر: شأن و شوکت، رفعت و شکوه. (برهان) رخش: رنگی است میانهی سیاه و بور، اسم اسب رستم را به این اعتبار رخش مینامیدند.(ناظم) توضیحات دلدل: ماده استری شهباء که از آن پیامبر اسلام بوده است. (دهخدا)توضیحات.
معنی و مفهوم: شاه در شجاعت و دلاوری همچون رستم است و شکوهی مانند فرّ کیقباد دارد. او در دلاوری مانند حضرت علی(ع) است که پیروزمندی پیامبر (ص) را دارد. اسب نیرومندش که همچون رخش (اسب رستم) و دلدل (اسب حضرت علی(ع))، میباشد پیوسته با فتح و پیروزی حقیقی همراه است.
آرایههای ادبی: ممدوح در داشتن فرّ ایزدی به کیقباد تشبیه شده است و در شجاعت و پیروزمندی به حضرت علی(ع) و حضرت محمد(ص). اسب او نیز در بزرگی و نیرومندی به رخش و دلدل مانند شده است. رخش با رستم ودلدل با حیدر تناسب ایجاد کرده است.
توضیحات:
کیقباد: نخستین پادشاه کیانی، که برخی او را پسر زاو (زاب) و برخی از خاندان نوذر دانسته اند. در اوستا بارها از کیقباد نام برده شده؛ امّا در روایات مذهبی زردتشتی پدر کیقباد مشخص نیست. مورّخین اسلامی با چند نسل، نژاد او را به منوچهر رسانیدهاند… در دینکرت هست که فر مدّتی به کیقباد تعلق داشت و در پرتو آن پادشاهی ایران رونق گرفت، بلعمی پنج و شاهنامه چهار پسر به او نسبت داده و مدّت سلطنت او را صد سال نوشتهاند. او مردی نیکو خصال بود که سلطنتش مایهی رفاه و سعادت خلق شد. (یاحقی، ۱۳۷۵: ۳۵۸)
فرّ (فرّه، خرّه، خوره): در اصطلاح اوستایی حقیقتی الهی و کیفیتی معنوی است که چون برای کسی حاصل شود او را به شکوه و جلال و مرحلهی تقدّس و عظمت معنوی میرساند و به عبارت دیگر، صاحب قدرت و نبوغ و خرّمی و سعادت میکند. در اوستا از دوگونه فر سخن رفته است؛ نخست فرّ ایرانی، که عبارت است از قدرت و شکوه و به ویژه نیروی فوق العاده و مزدا آفریدهای که ایران زمین را همواره در برابر دشمنان و غیر ایرانیان نگاهبانی میکند و دیگر فرّ کیانی (پادشاهی) که موجب پادشاهی و کامیابی سران کشور و شوکت و اقتدار آنان به شمار میرفت. (همان: ۳۱۸)
رخش: رخش اصلاً در فرهنگها به معنی سرخ و سپید به یکدیگر آمیخته و نیز قوس و قزح یا کمان رستم و نیز مطلق اسب آمده است. بور ابرش را هم به اعتبار این که رنگ سرخ و سپید درهم است رخش نامیدهاند. امّا رخش بالخصوص نام اسب شگفت آور رستم است که با یک آزمون دشوار از میان گلههای فراوان اسب، برگزیده شده است و عمری به درازای عمر خود رستم دارد و همراه با خود او به چاه غدر نابرادر، شغاد می افتد و با سوار خویش جان میدهد. (همان: ۲۱۰)
دُلدُل: دلدل نام ماده استری سپید مایل به سیاه (شهبا) که مُقَوقِس، حاکم اسکندریه یا به روایتی فروه بن عمروخُدامی به حضرت رسول اهدا کرد. در روایات شیعی آمده است که حضرت آن را با چند اسب دیگر و الاغ مخصوص خود به نام یعفور به امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- بخشید که در جنگ ها بر آن سوار میشد. (همان: ۱۹۵)
بند سوم:
کلمات قافیه: نوای ، صفای، قفای و …
حروف اصلی قافیه: ا
حرف روی: ا
حروف الحاقی: ی
ردیف: نو زند
۲۵ - بر ره قـول کاسـهگـر، کـوس نـوای نو زنــد
بر سـر خوانـچهی طـرب، مـرغ صلای نـو زنـد
واژگان: کاسهگر: نام نوا و آهنگی از موسیقی. (فرهنگ لغات) خوانچه: سفرهی کوچک. (ناظم) صلا: آواز دادن برای طعام خورانیدن یا چیزی دادن به کسی. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: طبل به تناسب، با پردهی کاسهگر نوایی نو سر داده است و جام شراب مرغ شکل نیز، بر بساط شادی و باده نوشی صلای تازهای در داده است و باده خوران را به صبوح دعوت میکند.
آرایههای ادبی: خوانچهی طرب اضافهی استعاری. مرغ استعاره از جام شراب .
۲۶ - مرغ قنینه چون زبـان، در دهن قــدح کـند
جـان قـدح بـه صـد زبـان، لاف صفـای نو زنـد
فضای تنفس و بازنگری آن؛
خواندن شعر رومی، «مهمانسرا»؛
فضای تنفس ۳ دقیقهای ـ مقابلهای و بازنگری؛
توزیع جزوات جلسه پنجم بین شرکتکنندگان؛
تعیین تکلیف خانگی.
۳-۶-۶- جلسه ششم: افکار حقایق نیستند
افکار میتوانند اثرات قوی بر احساسات و اعمال و رفتار ما داشته باشند. غالباً این افکار خودکار هستند و به گونهی خودکار ناپدید میشوند. ما با توجه به این افکار و تصاویر ذهنی و تمرکز بر تنفس و لحظه حاضر احتمالاً از آنها فاصله گرفته و نسبت به آنها دید دیگری پیدا میکنیم. با این راهبردها فرصت دیگری برای تفکر در مورد امور پیش میآید و از قدرت افکار قدیمی کاسته میشود.
دستور جلسه ششم
مراقبه نشسته ۴۰ دقیقهای ـ آگاهی از تنفس، بدن، اصوات و سپس افکار؛
بازنگری تمرین؛
بازنگری تکلیف خانگی (شامل مراقبه بدون نوار و تنفس عمیق)؛
آماده شدن برای اتمام دوره و ارائه جدول زمانی برای برقراری رابطه جنسی؛
خلق، افکار و تمرین نقطه نظرات یا افکار جانشین؛
زمان تنفس و بازنگری آن؛
تعیین تکلیف خانگی.
۳-۶-۷- جلسه هفتم: چگونه میتوانم به بهترین شکل از خود مراقبت کنم.
دستور جلسه هفتم
۴۰ دقیقه مراقبه نشسته ـ آگاهی از تنفس، بدن، صداها، سپس افکار؛
بازنگری تمرینها؛
بازنگری تکالیف خانگی؛
تمرین مشاهده ارتباط بین فعالیت و خلق؛
تهیه فهرستی از فعالیتهای لذتبخش و فعالیتهایی که منجر به حس از عهده برآمدن میشود؛
برنامه ریزی و تهیه یک برنامه مناسب برای چنین فعالیتهایی؛
فضای تنفس ۳ دقیقهای بهعنوان گام اول برای داشتن حضور ذهن؛
فضای تنفس ۳ دقیقهای یا قدم زدن همراه با حضور ذهن؛
دادن تکلیف خانگی.
۳-۶-۸- جلسه هشتم: استفاده از آنچه یاد گرفتهاید برای استفاده در بقیه زندگی
تمرین منظم حضور ذهن به حفظ تعادل در زندگی کمک میکند. نیات مثبت تقویت میشوند زیرا این تمرینات با دلایل مثبت مراقبت از خود مرتبط است.
دستور جلسه هشتم
تمرین وارسی بدنی (با تمرکز بر اندامهای جنسی)؛
بازنگری تکلیف خانگی (شامل نظامهای هشداردهنده اولیه و برنامههای عمل)؛
بازنگری کل برنامه: آنچه در گروههای دونفره یاد گرفتهشده و مرور کل برنامه؛
توزیع پرسشنامه بین شرکتکنندگان تا در مورد برنامه نظر بدهند؛
بحث در مورد اینکه چگونه به بهترین نحو، تحرک و نظمی که در جلسات گذشته چه در تمرینهای منظم و چه در تمرینهای غیرمنظم ایجاد شده ادامه یابد؛
وارسی و بحث در مورد برنامهها و یافتن دلایل مثبت برای ادامه تمرین؛
برقراری رابطه جنسی روتین و عادی با همسر با توافق طرفین؛
توزیع جزوات جلسه ۸ بین شرکتکنندگان.
۳-۷- روش تجزیهوتحلیل دادهها
در پژوهش حاضر برای تجزیهوتحلیل داده ها از روش بازبینی نمودارها و ضرایب اثر استفاده شد. روند تغییر نمرات آزمودنیها بر روی جداول ترسیم گردید و مورد بازبینی دیداری قرار گرفت. بهعلاوه برای نشان دادن درصد بهبودی از شاخص MPI، برای نشان دادن درصد کاهش نمرات از شاخص MPR و درنهایت برای نشان دادن میزان تغییرپذیری از شاخص Cohen’s d استفاده شده است که این شاخصها به ترتیب تغییرات روند، شیب و میزان تغییرپذیری را نشان میدهند.
MPI = [(Baseline Mean – Treatment Phase Mean) / Treatment phase Mean] × ١٠٠
فرمول ۳-۱: روش محاسبهی درصد بهبودی
MPR = [(Baseline Mean – Treatment Phase Mean) /Baseline Mean] × ١٠٠
فرمول ۳-۲: روش محاسبهی درصد کاهش نمرات
Cohen’s d = M١ - M٢ / σ pooled
Where σ pooled = √ [(σ ١²+ σ ٢²) / ٢]
فرمول ۳-۳: روش محاسبهی ضریب کوهن
فصل چهارم
نتایج
فصل چهارم
۴-۱- توصیف آماری متغیرهای پژوهشی
شرکت های بیمه برای مقابله با تورم میتوانند اندوخته های فنی و ریاضی را در فعالیت های اقتصادی مضاربه ای بکار بسته و بیمهگذاران را به نسبتدر سود این سرمایه گذاری ها سهیم نمایند .در این صورت بیمهگذاران به خاطر بهره مندی از سود معاملات مضاربه ای با رضایت مندی بیشتری قرارداد های بیمهی عمر را امضاء خواهند نمود.
-
- صدور بیمه نامه برحسب سهام شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
شرکت های بیمه به جای سرمایه گذاری و خرید اوراق قرضه که دارای سود ثابت و بازده ثابت وبازدهکم می باشند میتوانند هم سرمایه عظیم حق بیمهها را در سهام شرکت ها و کارخانه هایی که مردم اعتماد کافی به انها دارند به کار بیندازند و همسرمایه ی بیمه بیمهگذاران را بر حسب همین سهام ها باز پرداخت نمایند که به موازات افزایش تورم ارزش سهام ها نیز افزوده شود . البته برای اجرای چنین طرح هایی باید بستر مناسب و بازار بورس اوراق بهادار فعال وجود داشته باشد که هم بتواند سرمایه های قابل سرمایه گذاری بخش بیمه را جذب کند و هم اینکه در هنگام نیاز به فروش به سرعت فروخته شود .
-
- فروش بیمه عمر با سرمایه صعودی
شرکت های بیمه با فرض اینکه در طول قرار داد بیمه در صد ثابتی از نرخ تورم وجود دارد متعهد می شوند که بدون اینکه حق بیمهی دریافتی ازمشتریان خود را به تدریج اضافه کنند ،سرمایه بیمه را به طور منظم بر اساس شاخص هزینههای زندگی افزایش دهند.البته بیمهگران باید در به کارگیری این روش احتیاط کنند،زیرا اگر واقعا در طول مدت بیمه نرخ تورم کمتر از نرخ در نظر گرفته شده باشد بیمهگر با گذشت زمان دچار مشکلمالی خواهد شد و حتی ممکن است در حالت بر عکس نرخ تورم واقعی از نرخ تورم مفروض بیشتر شود که در این صورت روش به کار گرفته شده بی فایده خواهدبود.تاحدودی این طرح درکشورما توسط شرکتهای بیمه درحال اجراست و توانسته تاحدی رغبت افراد را برای خرید بیمه عمر بیشتر کند.
-
- انتخاب جانشین برای سرمایه
به دلیل اینکه بعضی از کشور ها مردم به برخی از کالا های خاص علاقه مند هستند بیمهگران ترجیح می دهند که بجای تحویل سرمایه بر حسب پولنقد ،ان کالا را جایگزین سرمایهی مورد نظر نمایند و بدین ترتیب مشتری بیشتری را جذب نمایند .به عنوان نمونه میتوان طرح بیمهایران در سال۳۱۱۸ را ذکر کرد که طی قرارداد بیمههای عمر در ان زمان مقرر شده بود که به عنوان سرمایهی عمر و به بیمهگذاران در در پایان قرارداد منزلمسکونی تحویل داده شود که زمین های ان در حوالی فرحزاد خریداری شده بود .اگر چه ان طرح ،پروژه بسیار خوبی بود و از طرف بیمهگذاران مورداستقبال قرار گرفت ،بدلیل کارشکنی برخی از بیمهگران و دولت وقت با شکست مواجه شد .طرح هایی مثل طرح مذکور برای توسعه بیمههای عمر وجذب مشتری میتواند بسیار مفید باشد اما اجرای این برنامه نیازمند پرتفوی بسیار بالا از سویبیمهگران است و مستلزم برنامه ریزی و پیشبینی دقیقاز وضعیت بازار مسکن می باشد و در استفاده از این روش کاربردی باید با احتیاط عمل کرد.
-
- مشارکت بیمهگذار در منافع حاصل از سرمایه گذارهای شرکت بیمه
یکی از مناسب ترین و معمول ترین روش های مقابله با تورم شرکت دادن بیمه شدگان در سود حاصل از سرمایه گذاری هایی است که توسط شرکت بیمه برروی حق بیمههای جمع شده صورت میگیرد که این روش تقریبا” در تمام کشور های دنیا متداول است و حتی در برخی از کشور ها این مشارکتاجباری نیز می باشد .برای این منظور میتوان سیستم های متنوع مشارکت در منافع زیر را پیشنهاد کرد :
-
- درصد منافعی از سرمایه گذاری به بیمه شدگان تخصیص داده شود.
-
- مبنای مختلف تقسیم منافع بر اساس حق بیمه ،سرمایه بیمه و ذخیره ریاضی باشد.
-
- شیوه های متفاوت پرداخت منافع مثل پر داخت نقدی ،سرمایه گذاری مجدد منافع برای دوره های بعد و اضافه شدن بر سرمایه بیمه و تقلیل حق بیمههای سال بعد برای بیمه شدگان صورت گیرد.
در حالت کلی اساس کار تمام این روش ها یکی است ،یعنی قسمت عمده منافع بدست آمده از سرمایه گذاری و مزیت حاصل شده از کم شدن میزان مرگومیر برای جبران تورم به بیمهگذاران باز گردانده میشود و هر قدر تورم بیشتر باشد ،این سود نیزباید اضافه تر شود و بیمهگر نیز سود خود را برای تامینهزینه ها ،حقوق کارمندان و مدیریت و منفعت شرکت از این سرمایه گذاری کنار می گذارد. در این تحقیق نرخ تورم بر اساس قیمتهای پایه سال ۱۳۷۶ میباشد.
-
-
-
-
-
- مصوبه مجلس مبنی بر اجباری شدن بیمه عمر کارکنان دولت
-
-
-
-
در سال ۱۳۶۸ هجری شمسی لایحه ای در مجلس تصویب شد مبنی بر اجباری شدن بیمه عمر برای کارکنان دولت. در بسیاری از متون و تحقیقات انجام شده این عامل دارای تاثیر مثبت و معنی داری در توضیح تقاضا برای بیمههای عمر می باشد.
-
-
-
- تعیین محدوده زمانی و مکانی تحقیق
-
-
داده های جمع آوری شده به صورت سالانه و مربوط به سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۸۵ میباشد. و قلمرو زمانی دادهها محدود به ایران می باشد. لازم بدکر است که داده های تحقیق از منابع کتابخانهای بانک مرکزی و پژوهشکده بیمه جمع آوری شدند و پس از ورود در قالب صفحات گستره Excell برای تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند.
ازجمله مواردی که سید قطب با کمک سیاق آیات به تأیید ویا ردّ روایات وارده پرداختهاست؛ روایات دربارۀ مکّی یا مدنی بودن آیات وسورههاست.
بطور مثال در مقدمۀ سورۀ مبارکۀ انعام مینویسد؛ در روایتی از ابن عباس و قتاده نقل شدهاست که: این سوره همۀ آن مکّی است، مگر دو آیۀ آنکه در مدینه نازل شدهاند. که عبارتند از آیۀ ۹۱ که درباره مالک پسر صیف، وکعب پسر اشرف، نازل شدهاست که دو نفر یهودیند… وآیۀ بعد آیۀ ۱۴۱ است که؛ دربارۀ ثابت پسر قیص شماس انصاری، نـازل شدهاست… ابن جریح و ماوردی گفتهاند: دربارۀ معاذ پسر جبل، نازل گردیدهاست.
بعد از اینکهاحتمال میدهد روایات، درباره آیۀ ۹۱ درست باشد؛ دربارۀ آیۀ ۱۴۱ نظردیگری ابراز داشته و آنرا باکمک سیاق آیات نمیپذیرد. ومیگوید: امّا، سیاق (روند ) سوره برداشت این را ندارد که آیۀ دوم مدنی گردد. زیرا سیاق سوره بدون این آیه، ما قبل این آیهاز ما بعد این آیهاز لحاظ معنی و عبارت میگسلد. سخن پیوسته به هم است و دربارۀ این است که خدا باغهائی را آفریدهاست که دارای درختان بالاروندهاز داربستها و پایهها و بر اشیاء اطراف خود پیچیدهانـد.
در ادامه نیز به یک دلیل دیگر نیز اشاره نموده وتأکید کردهاست که علاوه بر مورد فوق؛ در آیـۀ بعدی سخن از چهارپایانی است که بزرگ و باربرند، و با چهارپایانی هستندکه کوچک بوده و از پشم و موی ایشان گستردنی تهیّه میگردد.[۶۳۳]
همچنین دربارۀ شان نزول سورۀ نصر روایاتی را نقل میکند. ازجمله روایت امام احمد را انتخاب کرده که محمد پسرابوعدی….از مسروق روایت کردهاست که عایشه گفتهاست: پیغمبر خدا| در اواخر زندگی خود این فـرمودهاش را بسیار تکرار میکرد: سبحان الله وبحمده , أستغفر الله وأتوب إلیه. وهم چنین میفرمود:
پروردگارم به من اطّلاع دادهاست من نشانهای را در میان امّت خود خواهم دید، و به من دستور فـرمودهاست وقتیکه آن نشانه را دیدم به تسبیح و تقدیس او بپردازم و حمد و ثنای او را بگویم و از او طلب آمرزش کنم. او بسیار توبه پذیر است.
و ابن کثیر در تفسیر خود گفتهاست: منظور فتح مکه است و نیز از صحیح بخاری از عمر پسر سلمه
روایت کردهاست مبنی براینکه؛ وقتی که فتح مکه صورت پذیرفت هر قومیبه خدمت پیامبر|شتاب گرفت واسلام خود را اظهار داشت…. وسپس تأکید میکند این روایت با ظاهر نص این سوره سازگار وهماهنگ است و سپس روایتی را از این عباس نقل کرده و تأکید میکند که اتحاد واتفاق برقرار کردن میان آن روایت و میان روایتی که ما برگزیدیم مشکل نیست.
وسرانجام به روایتی که حافظ بیهقی از ابن عباس نقل کردهاست اشاره نموده؛ مبنی براینکه، وقتی این سوره نازل شد، پیامبر فاطمه ÷را فراخواند وفرمود درونم شیونم را سر دادهاست، فاطمه ÷گریست وسپس خندید، وگفت پیامبر| به من اطلاع داد که درونش شیونش را سر داده، ومن گریستم، پس فرمود صبر داشته باش تو نخستین کسی از خانوادۀ من هستی که به من ملحق میشوی، پس من خندیدم.
در پایان تأکید نمودهاست که؛ سیاق نخستین درستتر واستوارتر به نظر میرسد وبا ظاهر و نص قرآنی هماهنگی بیشتری دارد.[۶۳۴]
گاهی نیز باکمک سیاق آیات مضمون یک روایت را پذیرفته، وبه توجیه وتبیین آن میپردازد. ازجمله ذیل آیات ۳۳ و۳۴ آل عمران معتقد است که: برخی از روایات بیان میدارد که عمران از خـاندان ابراهیم است در این صورت ذکر خاندان عمران تخصیص چنین فرعی به خاطر مناسبت ویژهای است که عبارت از بیان داستان مریم ÷ و داستان عیسی × است… همچنین میبینیم که روند قرآنی ازخاندان ابراهیم، موسی و یعقوب ( اسرائیل) را ذکر نکردهاست، ولی خاندان عمران را نام بردهاست…. این بدان سبب استکه در اینجا روند گفتار درباره جدالی به پیش میرود که پیرامون عیسی پسر مریم و پیرامون ابراهیم در میگیرد ـ همانگونه که در درس بعدی میآید ـ لذا در آنجا مناسبتی برای ذکر موسی یا ذکر یعقوب در چنین مقامینبودهاست.[۶۳۵]
پذیرش یا عدم پذیرش اسباب النزول با کمک سیاق
یکی دیگر از موارد استفادۀ مفسران در تفسیر آیات، کمک گرفتن آنها از بحث سیاق آیات در بارۀ اسباب النزول آیات است، واین مسأله نیز از چشمان تیز بین مفسّر المیزان و فی ظلال القرآن دور نماندهاست.
علامۀ طباطبایی& گاهی با کمک سیاق آیات این گونه روایات را ردّ کرده است. بطور مثال درذیل آیۀ ۹۳ سورۀ مبارکۀ انعام مینویسد:
اینکه بعضى از مفسرین گفتهاند: جملۀ"{ أَوْ قالَ أُوحِی إِلَی وَ لَمْ یوحَ إِلَیهِ شَیء}[۶۳۶]در باره مسیلمه کذّاب نازل شده که ادعاى نبوت مىکرده، صحیح نیست و با سیاق سازگار نمىباشد، گر چه کلام مزبور با صرف نظر از سیاق اعم است. در ادامه استدلال میکند که: علاوه بر اینکه سورهانعام سورهاى است مکى، و مسیلمه کذاب ادعاى نبوتش بعد از هجرت رسول خدا| اتفاق افتاده، گو اینکهاین دستهاز مفسرین عقیده دارند کهایۀ مورد بحث از میان آیات این سوره در مدینه نازل شده، کهاین ادعا نیز صحیح نیست.[۶۳۷] وبدین ترتیب شان نزول آیه را مورد تأیید قرار نمیدهد.
گاهی اسباب النزولی را که در ذیل آیه مطرح میشود با کمک سیاق آیات تأیید میکند بطور مثال ذیل آیۀ ۱ سورۀ مبارکۀ احزاب مینویسد:
{یا أَیهَا النَّبِی اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً}[۶۳۸]
در این آیه رسول خدا| مامور شده به تقواى از خدا، و در آن زمینهچینى شده براى نهى بعدى، یعنى نهى از اطاعت کافرین و منافقین.در این سیاق، که سیاق نفى است، بین کفار و منافقین جمع شده، و هر دو را ذکر کرده، و از اطاعت هر دو نهى فرموده، از این معنا کشف مىشود که کفار از رسول خدا|چیزى مىخواستهاند که مورد رضاى خداى سبحان نبوده، منافقین هم که در صف مسلمانان بودند، کفار را تایید مىکردند، و از آن جناب بهاصرار مىخواستند که پیشنهاد کفار را بپذیرد، و… و نیز کشف مىشود که آن امر، امر مهمى بوده، که بیم آن مىرفته کهاسباب ظاهرى بر خلاف آن مساعدت نکند، و بر عکس، بر وفق آن کمک کند، مگر آنکه خدا بخواهد جلو آن اسباب را بگیرد،….
سپس این گونه نتیجه میگیرد که، با این بیان روایتى که در شان نزول آیه وارد شده تایید مىشود، چون در آن روایت آمده که عدهاى از رؤساى قریش، بعد از داستان جنگ احد به مدینهامدند، و از رسول خدا|امان خواستند، و درخواست کردند کهان جناب با ایشان و بتپرستى ایشان کارى نداشته باشد، ایشان هم با او و یکتاپرستىاش کارى نداشته باشند، این آیهها نازل شد که نباید دعوت ایشان را اجابت کنى، و رسول خدا|هم از اجابت خواستهانان خوددارى نمود. [۶۳۹]
گاهی نیز بین سیاق آیات و اسباب النزول واره منافاتی نمیبیند. از جمله در بحث روایتی، ذیل آیۀ ۱۶۳ سورۀ مبارکۀ اعراف روایتی را به در مورد نافرمانى قومى از اهل” ایله” در مورد تحریم صید ماهى در روز شنبه و مسخ شدنشان به صورت میمون به صورت مفصل نقل کردهاست وسپس این گونه نتیجه میگیرد که:
این روایت از جهت اینکه تعبیر به هلاکت دارد با آیه شریفه که تعبیر به مسخ دارد منافات ندارد، براى اینکه هلاکت شامل مسخ هم مىشود، علاوه بر اینکه، از اخبار بسیارى استفاده مىشود هر قومى که
مسخ شود بعد از مسخ جز چند روزى زنده نمىماند، به فاصله کمى هلاک مىشود.[۶۴۰]
گاهی نیز سیاق را براسباب النزول ترجیح میدهد. بطور مثال در ذیل آیۀ اول سورۀ مبارکۀ احزاب در بحث روایتی بعد از ذکر روایت شأن نزول میفرماید، البته روایات دیگری در شأن نزول آیه بودهاست که
چون از سیاق آیات بیگانه است از نقل آنها صرف نظر میکنیم.[۶۴۱]
سید قطب اگرچه خودش گاهی از این طریق به بررسی مکی یا مدنی بودن آیات وسور پرداخته اما معتقد است کهاین گونهاسباب النزول ها کاملا قابل اثبات نیست.[۶۴۲]
ایشان گاهی باکمک سیاق آیات وموضوعات مطروحه در آیات به ردّ اسباب النزول منقول میپردازد: از جمله در ذیل آیات ۳۲ ـ ۱ سورۀ مبارکۀ آل عمران ابتدا به روایاتی اشاره میکند که میگویند: آیههای نخستین این سوره تا هشتاد آیۀ آن به خاطر قدوم هیأتهای اعزامیمسیحیان نجران یمن و به تبع آن مناظرهایشان با پیامبر(ص) دربارۀ عیسی × نازل شدهاست و اینکه این روایات آمدن چنین هیأتی را در سال نهم هجری (عام الوفود) میدانند؛ سپس تأکید میکند که با توجه به موضوعی کهاین آیهها بهان پرداختهاند و نیز سیاقی که در چاره جویی آن داشتهاند هردو این نظریه را تاکید میکنند کهاین آیهها زودتر و در سالهای نخست هجری نازل شدهاند و اینکه نمیتواند مربوط به سال نهم هجری باشد. [۶۴۳]
گاهی با کمک اسباب النزول نظر خود را اعلام و نظرات مفسرین دیگر را ردّ نمودهاست. بطور مثال ذیل آیۀ:
{وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ } [۶۴۴]
بعد از مطرح کردن روایات مختلفی که در بارۀ خاموش و ساکت ماندن در هنگام قرآئت قرآن وارد شدهاین گونه نظر خود را مطرح نمودهاست که:
ما با توجّه بهاسباب نزول مذکور در روایتهائیکه در این باره نقل شدهاست، این آیه را مختصّ به نمازهای واجب و غــیرواجب نمیبینیم و در آنـها دلیلی بر اختصاص این آیه به نمازها نـمییابیم. آخر باید به عموم نصّ توجّه داشت، نه به خصوص سبب. متبادر به ذهن این استکه معنی آیۀ مذکورعامّ است و چیزی آن را خاصّ نمیکند. هر وقت قرآن خوانـده شـود، شایستۀ مقام قرآن، و بایستۀ مقام گویندۀ بزرگوار آن، یعنی یزدان سبحان، این است که مردمان ساکت بمانند و گوش فرا دهند. وقتیکه خداوند میفرماید: آیا مردمان گوش فرا نمیدهند و ساکت نمیمانند؟! گذشتهاز این، امیدوارکردن ایشان در پرتو سکوت بهاینکه مشمول مرحمت خدا شوند{لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ}.تا مشمول رحمت خدا شوید.[۶۴۵]
گاهی نیز با کمک سیاق آیات, به تأیید اسباب النزولی میپردازد که ذیل آیه نقل شدهاست.
بطور مثال ذیل آیات ۳۶ ـ۳۰ انفال بعد از نقل روایاتی کهاشاره به مکی بودن این دستهاز آیات نموده و تأکید بر اینکه در اسباب النزولی که ذکر شده انتقاد وارد است؛ روایتی را از ابن عباس، دربارۀ داستان طولانی شب زندهداری قریش و چنین نیرنگ و توطئهای که دیـدند، آورده که در پایان آن آمدهاست: (…. بدین هنگام یزدان به پیغمبر خود|اجازه فرمود از شهر مکّه بیرون رود، و پس از ورود به مدینهآیه۳۰ را بر او نازل کرد. سپس آنرا با سیاق آیات نیز تأیید میکند و مینویسد:
این روایت ابن عبّاس روایتی است که با سیاق قرآنی پیش از این آیات و بعد از این آیـات، سـازگار است. آنجاکه یزدان سبحان به پیغمبر|خود و به مؤمنان فضل و کرم خویش را یـادآوری میفرماید، بدانگاه کهایشان را به جهاد در راه خدا و پـاسخ به دعوت و فراخوانی او، و ایستادگی و پایداری در وقت لشکرکشی تشویق می کند….و کارهای دیگری که در این باره سوره بدان میپردازد، سخنی که میگوید این آیات همچون سایر سوره مدنی است، شایستهتر و دلپذیرتر می کند. [۶۴۶]
گاهی نیز به خاطر متعدد بودن و مختلف بودن اسباب النزول از انتخاب وتأیید آنها منصرف و به سیاق و متن آیات قرآنی برمیگردد. بطور مثال ذیل آیات ۱۱۰ـ ۸۳ سورۀ مبارکۀ کهف بعد از نقل روایات مختلف مینویسد:
روایت دیگری از ابن عباس درباره سبب نزول آیۀ روح بهطور خاص نقل گردیده است و عوفی آن را ذکر کرده است. بدین مضمونکه یهودیان به پیغمبر|گفتند: ما را از روح خبردار کن. چگونه روح که ساختار یزدان است عذاب میبیند! چیزی بر او نازل نگردیده بود، این بودکه پاسخی بدیشان نداد. جبرئیل به پیش او آمد وگفت
{ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبىِّ وَ مَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلا}.[۶۴۷].
سپس تأکید میکند؛ به سبب تعدد روایات درباره اسباب نزول، ترجیح میدهیم در سایه نص یقینی قرآنی بمانیم.[۶۴۸]
گاهی نیز با کمک سیاق آیات و اسباب النزولی که مطرح شده و به ذکر آنها میپردازد: از آیاتی که مفهوم آنها مبهم میباشد، رفع ابهام میکند. بطور مثال، ذیل آیۀ؛ در ذیل آیۀ
{یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ… }[۶۴۹]
نیز ابتدا به محتوای این آیهاشاره نموده بدین صورت که:
بــرخی از مـردمان خـیلی از پـیعمبر|پـرسش میکردند درباره چیزهائی کـهامر یا نهی راجع بـدانها نازل نشده بـود. یـا دربـاره شـرح و بسط امـوری پافشاری میکردند که قران آنها را به صورت مختصر و مجمل بیان نمودهاست، وبعد از نقل روایات مختلف در زمینۀ تعدد وکثرت ومحتوای سوالات مطرح شده مینویسد.
با استناد به روایت مجاهد که از ابن عباس نقلکردهاست، و همچین تکیه بر سخن سعید پسر خبیر دربارهاسباب نزول آیه، چنین به نظر میرسدکهاز جمله چیزهائیکهاز آنـها پرسش مینمودند، مسائلی بودکه به دوره جاهلیت مربوط میگردید و در آن روزگار روی داده بود. هـر چند ما از سوال مشخصی درباره چیزیکه بودهاست یا انجام پذیرفتهاست، اطلاع دقیقی نداریم، امّا از سخن به میان آمدن از بحیره و شائبه و وصیله و حاس، در سیاق قرآنی، پـس از آیهایکهاز چنین پرسشهائی نهی میکند، برمیآید که این آیات با مسائل و قضایای دوره جاهلیت نیز ربط و پیوندی دارند…[۶۵۰]
فصل پایانی
نتایج وپیشنهادات
نتایج کلی
شکل ۳‑۲:مراحل ترکیب و ساخت پلی یورتان
شکل ۳‑۳: شکل شماتیک از روش پراکنش نانورس در ساختار پلی یورتان
همانطور که گفته شد؛ سیستم تأخیر اشتعال مورد استفاده در این پایان نامه شامل افزودنی و پرکننده معدنی خاک رس از نوع کلوزیت B30با ساختار نانو و همچنین تأخیردهنده اشتعال اوره کندانس که با ماتریس پلی یورتان و ترکیب شیمیایی آن سازگاری بالایی دارد، میباشد.
آزمونها و دستگاهها
آنالیز وزنسنجی حرارتی[۲۳۹] TGA برای ۴ نمونهی ساخته شده پلی یورتان خالص، پلییورتان و اورهکندانس به عنوان تأخیر دهنده اشتعال، پلی یورتان و کلوزیتB30، پلییورتان و افزودنی تأخیردهنده اشتعال و کلوزیتB30 انجام شده است.
مقداری از هر نمونه فوم برش داده شده و تکههای با وزن mg5 درون بوته ای به حجم ۴۵ میکرولیتر از جنس آلومینا بصورت نیمه پر[۲۴۰] قرار داده میشود.
هرکدام از نمونهها در نرخهای گرمایش ۱۰؛ ۲۰ و °C/min60 توسط دستگاه TGA مدل PYRIS DIAMOND با حساسیت اندازهگیری در وزن ۲/۰ میکرو گرم از دمای اتاق و محیط[۲۴۱](C°۲۵) تا دمای °C700 با تزریق گاز نیتروژن به درون محفظه واکنش با جریان ml/min60 انجام شده است.
درون کوره و محفظه واکنش؛ بوتهی نمونه و بوتهی مرجع هر دو بر روی تیغهای از جنس پلاتینیوم قرار داده شده تا شرایط یکسانی برای هر دو فراهم آورده شود.
آنالیز گرماسنجی روبشی تفاضلی[۲۴۲] DSC: این آزمون برای هر چهار نمونه بوسیله دستگاه DSC مدل Pysis 6 DSC ساخت شرکت Perkin Elmer ساخت کشور امریکا؛ با سنسورهایی از جنس آلیاژ کرومل(۹۰% نیکل-۱۰%کروم) میباشد با حساسیت ۶/۰ میکرو وات و درمحدوده انرژی ۲۵۰± میکرووات؛ در نرخ گرمایش°C/min10 و تحت شرایط اتمسفر نیتروژن از دمای محیط تا دمای ۴۵۰ درجه سانتیگراد صورت گرفت.
مدلسازی ریاضی پاسخ حرارتی
هدف از این کار بهینه کردن یک مدل ریاضی مناسب برای پاسخ حرارتی کامپوزیت پلیمری تحت شرایط تجزیه است. برای این منظور بایست اطلاعات دقیقی از خواص حرارتی، خواص سینتیکی و خواص انتقال به صورت داده دسترس باشد. بنابراین به منظور رسیدن به مدل حرارتی مطلوب بایست وابستگی دمایی هدایت حرارتی و طرفیت حرارتی ویژه هر کدام از اجزا( در این مقاله دغال و ماده اصلی)، و همچنین سینتیک تجزیه ماده ما اندازه گیری شده باشد.
دقت مدل نیز بوسیله مقایسه با داده های آزمایشگاهی و محاسبه شده در حالت گذرا و پروفایل دمایی تکبعدی در یک نمونه کامپوزیتی استوانهای در حال تجزیه تحت فلاکس حرارتی تابشی مشخص، سنجیده میشود.
نکتهی حائز اهمیت این است که واکنش پیرولیز موجب تغییرات زیادی در خواص ماده خواهد گذاشت. بویژه؛ تغییرات ترکیب شیمیایی ماده و انبساط حرارتی-شیمیایی موجب تغییرات زیادی در خواص حرارتی و انتقالی ماده میگذارد. بعلاوه این فرآیندها بسیار وابسته به نرخ گرمایش هستند. با افزایش میزان نرخ گرمایش؛ واکنشها و انبساط حرارتی-شیمیایی مربوطه و دیگر خواص مرتبط به دماهای بالاتر منتقل خواهند شد. زمانیکه فرایند تجزیه آغاز میشود؛ رفتار حرارتی ماده بوسیله واکنشهای شیمیایی؛ انبساط شیمیایی-حرارتی؛ تغییرات حرارتی و خواص انتقال و حضور گازهای تجزیه تغییر خواهد کرد.
بطور طبیعی برای مدلسازی پاسخ ماده پلیمری به حرارت اعمال شده، تأثیرات این فرآیندها باید در نظر گرفته شود. همانطور که گفته شد مدلهای تحلیلی مختلفی برای توصیف و در نظر گرفتن انتقال حرارت در فرایند تجزیه مواد کامپوزیتی پیشنهاد شدهاند که براساس فرایند تجزیه چوب و و ساختار ذغال باقیمانده از آن بدست آمدهاند. بطور کلی این مدلها شبیه به هم هستند و تنها اختلاف اولیه آنها در شکل هندسی، شرایط مرزی و روش حل آنهاست. در برخی از این مدلها فرض شده است که خواص حرارتی ثابت و واکنش تجزیه مرتبه اول اتفاق میافتد. بعد از آن مدلهایی بر اساس تغییر خواص حرارتی و فیزیکی ماده در حین تجزیه ارائه شدند. برخی دیگر مدلی را پیشنهاد کردند که نه تنها به بررسی تغییرات خواص ماده بلکه به بررسی تأثیر جریان گاز در ساختار ذغال و وابستگی دمایی گرمای تجزیه و تبخیر پرداختند. در نهایت مدلهایی پیشنهاد شد که ماده را به دو بخش فعال و بخش باقیمانده تقسیم نمود.[۳۵]
ایراد تمامی این مدلها استفاده از معادلات سینتیکی مرتبه اول در محاسبات تجزیه ماده ناشی از واکنشهای پیرولیز بود. مدل مورد استفاده حاضر، یک مدل حرارتی پایه است که:
توانایی بررسی تجزیه در حین واکنشهای کربن-سیلیکا و پیرولیز در دماهای بسیار بالا
شامل خواص حرارتی و انتقالی وابسته به جرم و دماست
شامل نفوذ گازهای تجزیه در ساختار ذغال میشود.
از مدل سینتیکی مرتبه n در انجام محاسبات استفاده شده است.
البته برای بهبود و ارائه مدل در این پژوهش، ما از فرضیات ساده کننده زیر استفاده میکنیم:
عدم تجمع گازهای حاصل از تجزیه در ماده جامد
عدم انبساط حرارتی-شیمیایی
تعادل حرارتی میان گازهای تجزیه و ماده جامد
با افزایش دما میزان هدایت حرارتی افزایش مییابد.
از تأثیر تخلخل جسم و نمونه صرف نظر میکنیم. میزان ضریب هدایت حرارتی و ظرفیت حرارتی ویژه هوا در دمای محیط بترتیب برابر ۰۲۶/۰ و kJ/Kg.°K 0072/1است و این مقادیر بدست آمده برای نمونهها در دمای محیط تقریباً برابر است. لذا میتوان گفت که در این مورد خاص تخلخل بر روی میزان هدایت حرارت و گرمای تجزیه تأثیر نخواهد گذاشت.
پراکنش اوره کندانس و نانورس بصورت یکنواخت در نمونهها در نظر گرفته میشود و هیچگونه تجمع و خوشهای شدن[۲۴۳] از دو پرکننده در محیط ماتریس نخواهیم داشت. نحوه پراکنش نانو در فاز ماتریس را نیز بصورت درون لایهای[۲۴۴] در نظر میگیریم.
وابستگی دمایی پارامترهای ضریب هدایت حرارتی و ظرفیت حرارتی ویژه نمونهها صرف نظر کردهایم و فقط وابستگی به جرم را وارد معادلات و محاسبات میکنیم.
به صورت کلی جریان گرما در جهت ضخامت کامپوزیت را میتوان توسط معادله اصلاح شده لاپلاس[۲۴۵] که در ابتدا توسط Henderson پیشنهاد شد[۳۵] توصیف کرد:
| (۳‑۱) |
رابطه میان گرمای ویژه Cp و آنتالپی برای هر دو فاز ماده اصلی و ذغال بوسیله فرمولهای زیر نشان داده میشود[۹۱]:
| (۳‑۲) |
| (۳‑۳) |

