If(GetManager()== Condition)
StopDisposing();
else
StartDisposing();
{
شکل۴-۴٫ اسکلت مشترک ترتیب فراخوانی دستورات الگوریتم شکل ۴-۳ در متد SetManager
استراتژی۲. آیا کاندیدهای استراتژی دارای یک ساختار منتزع- عملیاتی[۴۶] است؟ این معیار بجای محاسبه تعداد فرزندان استراتژی استفاده میگردد. تعداد فرزندان استراتژی از یک تا چندین پیادهسازی متغیر هستند. بنابراین بجای در نظر گرفتن تعداد فرزندان، وجود ساختار منتزع- عملیاتی (برای پیادهسازی گونه های مختلف الگوریتم متدها باید رونویسی شوند، بنابراین وجود ساختار منتزع، الزامی است) را به عنوان معیار قرار میدهیم.
استراتژی۳. آیا رابطها با دسترسی عمومی، در استراتژی منتزع، بین همه استراتژی های عملیاتی رونویسی شده اند؟ لازم است که متدهای عمومی رونویسی شده بین استراتژی های وارث برای قابل تعویض ساختن آنها در یک ساختار فراخوانی ثابت، مشترک باشند. به عبارتی متد جدید با دسترسی عمومی نباید در یک استراتژی موجود باشد و در دیگری نباشد.
استراتژی ۴. آیا والد بین استراتژی و زمینه مشترک است؟ سلسله مراتب استراتژی و زمینه استفاده کننده از آن، باید از هم مستقل باشند. چون در غیر اینصورت زمینه نیز یک استراتژی است و باید حاوی مشخصات الگوریتمیک باشد و استقلال بین الگوریتمها و زمینه از بین میرود.
استراتژی ۵. بررسی حضور خصیصه “حفظ فیلد” [۱۵,۴] در زمینه، به منظور اینکه کلاینت در هر لحظهای از اجرا بتواند بر حسب شرایط از یک استراتژی به استراتژی دیگر جابجا شود، حضور حداقل یک متد با دسترسی عمومی (به علاوهی متد سازنده) که استراتژیها را به شکل پارامتر از کلاینت بگیرد و جابجایی بین آنها را انجام دهد، لازم است. اگر این متد در زمینه استفاده کننده از استراتژی موجود نباشد مفهوم اصلی این الگو، قابلیت جابجا شدن الگوریتمها در زمان اجرا، حفظ نشده است.
استراتژی ۶. آیا همه رابطهایی که از سمت زمینه استفاده کننده از استراتژی فراخوانی میشوند، در کلیه استراتژی های عملیاتی موجود هستند؟ متد عمومی جدیدی که در یکی از استراتژیها تعریف شده ولی در دیگری موجود نباشد، نباید از سمت زمینه استفاده کننده از استراتژی مورد فراخوانی قرار گیرد. در غیر این صورت اصل جابجایی با یک فیلد مشترک را از بین میبرد. ما این فراخوانی را ‘فراخوانی خارج از محدوده’ مینامیم.
۴-۲-۲٫ معیارهای تشخیص الگوی وضعیت
شکل۴-۵٫ الگوی وضعیت [۱]
گاهی نیازمند یک شی با چندین وضعیت هستیم، بطوریکه با حرکت از یک وضعیت به وضعیت دیگرش، رفتار مناسبی را از خود نشان دهد [۱]. همچنین میخواهیم در یک زمینه خاص و در یک لحظه، تنها در یک وضعیت قرار گیرد و به راحتی وضعیتی اضافه یا حذف شود. الگوی وضعیت نیازمندیهای فوق را برآورده می کند. الگوی وضعیت ساختاری کاملا مشابه با الگوی استراتژی دارد و تنها در رفتار با الگوی استراتژی متفاوت می شود. این شباهت باعث شده که در خیلی از موقعیتها، ابزارهای خودکار شناسایی الگوهای طراحی، نتوانند الگوی وضعیت را از استراتژی تشخیص دهند. جابجایی بین کلاسهای مشخصکننده وضعیتها یا به صورت داخلی و یا از خارج انجام میگیرد. در واقع الگوی وضعیت به صورت آشکارا مشخص نمیکند که در چه مکانی و چه زمانی تغییر وضعیت رخ میدهد. بنابراین هر الگوی وضعیت می تواند تعدادی رابط را پیادهسازی کند که به رابطهای کلاس وضعیت دیگر هیچ ارتباطی نداشته باشد. معیارهای متمایزکننده الگوی وضعیت از الگوی استراتژی در ادامه آمده است.
وضعیت ۱. تعداد استراتژی های عملیاتی (دلیل استفاده از واژه های استراتژی و زمینه در تمام معیارها این است که، این معیارها میخواهند نمونههای استراتژی را تصحیح برچسب کنند و ابزارها در خروجی خود، آدرس استراتژی و زمینه را دادهاند) که حاوی ایجاد نمونه ای از همزاد خود هستند بطوریکه، این نمونهها بعد از ایجاد در یک فیلد مشترک مستقر شده اند (یعنی بین آنها با دستورات شرطی جابجایی رخ داده است). گاهی زیرکلاسهای وضعیت همزادی از خود را ایجاد و وضعیت جانشین را به منظور جابجایی تعیین می کنند.
وضعیت ۲. تعداد نمونههای استراتژی که در زمینه مورد استفاده ایجاد شده اند، بطوریکه این نمونهها در یک فیلد مشترک مستقر شده اند (یعنی بین آنها با دستورات شرطی جابجایی رخ داده است). گاهی زمینه مجموعه ای از وضعیتها را ایجاد و امکانی برای جابجایی آنها فراهم می کند.
وضعیت ۳. آیا زمینه استفادهکننده از استراتژی خود را به عنوان پارامتر به استراتژی میفرستد؟ ممکن است زمینه خود را به وضعیت ها بفرستد تا وضعیتها هنگام جابجایی، زمینه را مطلع کرده و سپس زمینه، جابجایی را با وضعیت ارسال شده از سوی وضعیتها انجام دهد.
وضعیت ۴. تعداد نمونههای استراتژی که در زمینه ایجاد میشوند و فیلدی که در آن قرار میگیرند مشترک نیست. اگر دو استراتژی وارث، در یک زمان و در دو فیلد غیر مشترک در یک زمینه ایجاد شوند، در این صورت الگو مورد نظر نمیتواند الگوی وضعیت باشد چون یک زمینه در هر زمان تنها می تواند در یک وضعیت قرار بگیرد.
وضعیت ۵. تعداد فراخوانیهایی که از عملگرهای زمینه در استراتژی می شود. برای تنظیم وضعیت، زمینه از سمت وضعیتها ممکن است فراخوانی شود.
وضعیت ۶. آیا والد بین استراتژی و زمینه مشترک است؟ سلسله مراتب وضعیت و زمینه استفاده کننده از آن برای حفظ استقلال باید از هم جدا باشند.
۴-۲-۳٫ معیارهای تشخیص تطبیق دهنده شی
شکل۶-۴٫ الگوی تطبیق دهنده ی شی [۱]
هدف الگوی تطبیق دهنده، تبدیل رابطی از یک کلاس (تطبیق دهنده) به رابط کلاس دیگر (تطبیق یافته) است، آنطور که کلاینت انتظار دارد [۱]. این الگو امکانی را ایجاد می کند که کلاینت از وجود رابط کلاس دیگر در کلاس تطبیق دهنده باخبر نیست و فکر می کند که رابط کلاس تطبیق دهنده عملیات مورد نیازش را رفع می کند. درحالیکه رابط کلاس تطبیق یافته این کار را انجام میدهد. این الگو منجر می شود تا کلاسهایی که به دلیل رابطهای ناسازگار نمی توانستند با یکدیگر کار کنند بتوانند ارتباط برقرار کنند و با یکدیگر کار کنند بدون اینکه کلاینت متوجه شود. در برخی از موقعیتها ابزارهای خودکار شناسایی الگوهای طراحی، الگوی تطبیقدهنده را با استراتژی اشتباه گرفتهاند. شباهتهای ساختاری این الگو با استراتژی بر اثر گسترش کلاس تطبیق دهنده و در نظر گرفته شدن تطبیق دهنده به عنوان زمینه و تطبیق یافته به عنوان استراتژی یا برعکس میباشد. در ادامه معیارهایی برای جداسازی الگوی تطبیقدهنده از الگوهای دیگر آمده است.
تطبیق دهنده شیء ۱. تعداد زیرکلاسهای استراتژی که، تعداد کل متدهای عمومی رونویسی شده حاوی فراخوانی به پارامتر سازندهشان تقسیم بر تعداد کل متدهای عمومی حاوی فراخوانی به پارامتر سازندهشان برابر با یک می شود. تطبیق یافته در متدهای رونویسی شده تطبیق دهنده باید مورد فراخوانی قرار بگیرد نه در متد جدید ناشناس. چون کلاینت انتظار دارد متدهای کلاس منتزع تطبیق دهنده عملیات مورد نظرش را فراهم کنند و انتظار رابط جدید و ناشناخته را ندارد. در نتیجه این معیار تشخیص میدهد که آیا تطبیق یافته در متد عمومی جدید در تطبیق دهنده فراخوانی شده است یا نه؟ مقدار یک به این معنی است که هیچ متد جدیدی تعریف نشده است که حاوی فراخوانی تطبیق یافته باشد. متد عمومی در نظر گرفته شده است چون متد شخصی یا قابل ارث بری مستقیما از بیرون قابل فراخوانی نیست.
*[۴۷]تطبیق دهنده ی شیء ۲٫
تعداد زیرکلاسهای مستقیم و غیرمستقیمی که حاوی فراخوانی به پارامتر سازنده در متد رونویسی شده عمومی هستند. در الگوی تطبیق دهنده همه یا اکثر زیرکلاسهای گسترش یافته، تطبیق یافته را به عنوان پارامتری از سازنده میگیرند.
تطبیق دهنده ی شیء ۳.
آیا والد بین استراتژی و زمینه مشترک است؟ تطبیق دهنده و تطبیق یافته نمی توانند از یک والد مشترک گسترش یافته باشند. ( در الگوی تطبیق دهنده شی )
تطبیق دهنده ی شیء ۴.
تعیین موجود بودن ساختار منتزع- عملیاتی در ساختار زمینه. اگر زمینه استفاده کننده از استراتژی یک تطبیق دهنده باشد، برای تطبیق یافتن با رابط های جدید نیاز به رونویسی شدن دارد. پس باید در یک ساختار منتزع- عملیاتی واقع شده باشد.
۴-۲-۴٫ معیارهای تشخیص کارخانه انتزاعی
شکل ۴-۷٫ الگوی طراحی کارخانه انتزاعی [۱]
اگر مجموعهای از اشیا را داشته باشیم که به سبکهای مختلف قابل تولید شدن باشند، هنگام جابجایی از یک سبک به سبک دیگر، چه باید کرد؟ باید از هزاران شی به هزاران شی (از همان نوع اما با سبک متفاوت)، جابجا شویم؟ الگوی کارخانه انتزاعی این امکان را میدهد که در چنین مواقعی تنها با جابجایی یک شی، از یک سبک به سبک دیگر جابجا شویم. هدف این الگو ایجاد یک رابط برای تولید خانوادهای از اشیا مرتبط یا وابسته، بدون معین کردن کلاس عملیاتیشان است [۱].
حتی با مقایسه تعریف دو الگوی کارخانه انتزاعی و استراتژی، شباهتهای موجود در پیادهسازی و عملکرد آنها مشخص است. الگوی استراتژی امکان جابجایی بین خانوادهای از الگوریتمها را در یک زمینه خاص فراهم می کند، درحالیکه کارخانه انتزاعی نیز، امکان جابجایی بین استانداردهای مختلف تولید مجموعه ای از اشیا را در یک زمینه خاص فراهم میسازد. برای فراهمسازی این جابجایی در یک زمینه خاص نیازمند چارچوب مشترک ذکر شده در بخش استراتژی و ساختار فراخوانی ثابت هستیم.
معیارهای متمایزکننده الگوی کارخانه انتزاعی به جهت مشخص کردن هدف هر عملکرد و ساختار مشابه (الزام حضور رابطهای مشترک برای جابجایی خانوادهای از اشیاء در یک مکان مشترک) با الگوی استراتژی در زیر آمدهاند.
کارخانه انتزاعی ۱. تعداد متدهای عمومی که بین تمام استراتژی های وارث، رونویسی شده اند. متدهای عمومی رونویسی شده باید در تمام تولیدکنندهها مشترک باشند (به منظور ایجاد قابلیت جابجایی بین استانداردهای موجود، در یک زمینه خاص با ساختار فراخوانی ثابت).
کارخانه انتزاعی ۲. کمترین تعداد متدهای رونویسی شده عمومی که شی جدیدی را ایجاد و بر میگردانند (بین کلاسهای وارث استراتژی) بدون اینکه پیادهسازیای را در بر بگیرند. هر تولیدکننده عملی در کارخانه انتزاعی، تنها برای تولید مجموعه ای از اشیا مرتبط یا وابسته استفاده می شود و پیادهسازی دیگری را در بر ندارند. “کمترین” استفاده می شود چون، همه زیرکلاسهای تولیدکننده باید رابطهای که اشیایی را بر میگردانند و هیچ پیادهسازیای ندارند، داشته باشند. مقدار این معیار باید برابر با تعداد متدهای رونویسی شده مشترک بین همه تولید کنندهها باشد.
۴-۲- ۵٫ معیارهای تشخیص فرمان
شکل ۴-۸٫ الگوی طراحی فرمان [۱]
گاهی اوقات نیازمند آن هستیم که تقاضایی را به یک شی صادر کنیم بدون اینکه کلاینت صادر کننده تقاضا بداند که چه کسی و چگونه تقاضایش را بر طرف می کند. به عبارتی این الگو موجب پارامتری شدن صدور تقاضا به یک شی می شود [۱]. هدف الگوی فرمان در پوشینه قرار دادن هر تقاضا به شکل یک شی است. الگوی تطبیقدهنده شی با الگوی فرمان از نظر ساختاری کاملا مشابه و تنها در رفتار و یک سری ویژگیهای داخلی متفاوت هستند. در این قسمت سعی بر آن است که این دو الگو را از هم و از الگوهای دیگر متمایز کنیم.
با توجه به شکل زیر شباهت ساختاری الگوی فرمان و تطبیق دهنده قابل مشاهده میباشد.
شکل۴-۹٫ شباهت ساختاری الگوی فرمان و تطبیق دهنده شی [۱]
*فرمان۱٫ تعداد متدهای عمومی رونویسی شده مشترک بین همه استراتژی های عملیاتی. حداقل یک رابط برای گرفتن تقاضای کاربر به شکل پارامتر و مخفی کردن نحوه انجام فرمانها باید بین فرمان ها مشترک باشد.
فرمان۲. تعداد جفت کلاسهای منتزع- عملیاتی در ساختار زمینه که حاوی متدی با نام یا مترادف نام “run/execute” هستند. ممکن است ساختار زمینه الگوی فرمان باشد. (تحلیل معنایی) در اکثر نمونههای واقعی از چنین نامهایی استفاده می شود.
فرمان۳. تعداد جفت کلاسهای منتزع-عملیاتی در ساختار استراتژی که حاوی متدی با نام یا مترادف نام “run/execute” هستند. ممکن است ساختار استراتژی الگوی فرمان باشد. (تحلیل معنایی)
راهنمایی
ابتدایی
جمع
۵۲۳۲
۹۷۰۱۱
۱۱۸۹۳
۱۱۹۸۵
۱۴۴۴۲۵
۱۱۷۱۴
۲۲۲۵۰۵
۱۴۰۲۶۱
۱۴۱۲۶۶
۷۸۶۲۹۲
مرد و زن
مأخذ: مرکز آمار ایران(۱۳۹۰)
۳ – ۹ - ویژگیهای اقتصادی شهر کرمانشاه
ویژگیهای اقتصادی هر منطقه حاصل برخورد معیشتی محیطهای اجتماعی و طبیعی با یکدیگر است. توانهای محیط طبیعی به تناسب تنوع خود، محیطهای اقتصادی متفاوتی را به وجود میآورند. این محیطها و توانهای متفاوت اقتصادی نیوری خلاقیت و ابتکار انسان را متحول ساخته و باعث تبدیل شدن توانهای بالقوه منطقه به توانهای بالفعل می شود(مختاری، ۱۳۸۲: ۸۱). اساس اقتصاد کرمانشاه بر کشاورزی، دامداری و صنایع استوار است. کرمانشاه از دیرباز به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و نیاز اهالی به لوازم و مواد اولیه زیستن مرکز صنایع دستی بوده است. و در بین مردم بومی، افرادی مستعد و ماهر در هر رشته پرورش یافتهاند. به دلیل رونق اقتصادی در بخشهای کشاورزی، صنایع، دامداری و صنایعدستی و نیز به جهت موقعیت ارتباطی کرمانشاه در کشور، این شهرستان مرکز ثقل مبادلات داخلی به ویژه با استانهای هم جوار محسوب می شود. به همین دلیل در زمینه صادرات کالاهایی همچون غلات، قالی، گلیم، پوست، پشم، روغن حیوانی، گیوه و بعضی کالاهای صنعتی مانند سیمان و نفت تصفیه شده نقش مهمی را ایفا می کند(نگاهی کوتاه به شهرستان کرمانشاه، ۱۳۸۷: ۲).
۳ – ۹ – ۱ - زراعت و باغداری
کشاورزی و دامداری کرمانشاه، با توجه به شرایط مناسب طبیعی(تنوع در طبیعت و در پی آن تنوع آبوهوایی) و به علت داشتن خاک مرغوب، دشتهای حاصلخیز، رودخانهها و سرابهای پرآب و دائمی یکی از قطبهای کشاورزی ایران است. محصولات کشاورزی کرمانشاه عبارتند از: گندم، جو، بنشن، ترهبار، گیاهان علوفهای، بادام، گردو، هلو، زردآلو، انگو و دانه های روغنی(شهام، ۱۳۸۴: ۱۴۱). میزان اراضی کشاورزی شهرستان ۲۷۳ هکتار است. از این میزان ۵۸ هزار هکتار آن آبی و بقیه دیمی است. اراضی کشاورزی شهرستان کرمانشاه از نظر درجهبندی به درجه یک و دو محسوب میشوند که شامل دشتهای موصوف علاوه بر رودخانهها به وسیله سراب نیلوفر، یاوری، سرابله، خضر زنده، کاشنبه، سبز علی، خضرالیاس، و چندین چشمه پرآب و قنات مشروب میشوند. سطح زیر کشت باغات این شهرستان ۵۶ هزار هکتار است که از درختان انگور، سیب، انار و انجیر تشکیل شده است(صفرآبادی، ۱۳۸۸: ۱۱۵).
۳ – ۱۰ - زیرساختها
۳ – ۱۰ – ۱ - راه و دسترسیها
یکی از مهمترین خدمات و امکانات مورد نیاز هر منطقه برای توسعه در بخش گردشگری و اکوتوریسم داشتن امکانات مناسب دسترسی میباشد. از آنجا که در بحث اکوتوریسم هدف ما به طور عمده معطوف به جاذبههای طبیعی است بنابراین چگونگی دسترسی به جاذبههای طبیعی از لحاظ بعد مکانی و زمانی بسیار حائز اهمیت است. شبکه راه ها به عنوان شریان حیات اقتصادی از عوامل مهم زیر بنایی توسعه اقصادی – اجتماعی به شمار میرود چرا که با گسترده شدن راه ها فواصل شهرها و مناطق مختلف راحتتر شده و با بالا رفتن کیفیت راه ها سرعت رفت و آمد افزایش یافته و هزینه های آن ارزانتر خواهد شد. شبکه ارتباطی استان کرمانشاه با توجه به نقش خدماتی به دلیل قرارگیری در مرکز فعالیتهای استان ایلام، کردستان، لرستان و همدان و نیز محور ارتباطی تهران – بغداد و هم چنین امتداد محور آذربایجان – خوزستان از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد(صفرآبادی، ۱۳۸۸: ۱۱۷).
۳ – ۱۰ – ۱ – ۱ - راههای ارتباطی شهر کرمانشاه
مسیرهای دسترسی یه این منطقه عبارتند از: راه اصلی کرمانشاه به همدان به سوی شرق به طول ۱۸۹ کیلومتر، راه اصلی کرمانشاه به اسلام آبادغرب به سوی جنوبغرب به طول ۶۵ کیلومتر(نگاهی کوتاه به شهر کرمانشاه، ۱۳۸۷: ۳).
راه ارتباطی کرمانشاه – همدان – تهران: این راه یکی از شریانهای اصلی استان کرمانشاه است زیر کرمانشاه را به مرکز و پایتخت کشور وصل می کند و امروزه شاهد تبدیل شدن این راه به بزرگراه هستیم. و در واقع بزگراه کربلا جهت زیارت قبر امام حسین(ع) از این مسیر میگذرد و این امر از جهات مختلف برای منطقه و کل استان کرمانشاه حائز اهمیت است.
راه ارتباطی کرمانشاه – سنندج: طول این راه ۱۳۵ کیلومتر و شهرهای کرمانشاه، کامیاران، سنندج را به هم وصل می کند و یکی از راههای پرتراکم استان است. زیرا راه ارتباطی غرب و شمال غرب کشور با جنوب کشور است.
راه ارتباطی کرمانشاه – ایلام: این راه از شهر اسلام آباد غرب گذشته و بعد از آن به استان ایلام شهرهای مجاور آن وصل می شود.
راه ارتباطی کرمانشاه – خرم آباد: این راه از شهر هرسین عبور کرده و با استان لرستان میپیوندد.
۳ – ۱۱ - نگاهی به جاذبههای اکوتوریستی شهر کرمانشاه
برای جلب و جذب گردشگران به کشورها و مناطق با انگیزه های مختلف، وجود جاذبهها الزامی است. بدون جاذبه، به سرمایه گذاری در این صنعت نمی توان چندان امیدوار بود. از این رو جاذبه عنصر اولیه و رکن اصلی صنعت گردشگری است (موحد، ۱۳۸۶: ۷۳). شهر کرمانشاه به لحاظ جاذبههای گردشگری و خصوصا طبیعتگردی یا اکوتوریسم در زمره شهرهای جاذب گردشگری میباشد. کرمانشاه، از طبیعتی بکر و دست نخورده بهرهمند است و از این رو می تواند بستر مناسبی برای سودآوری در بخش اکوتوریسم را فراهم نماید. برخورداری از گونه های متنوع زیستی و اقلیمی با زیستگاههای منحصر به فرد کوهستانی، جنگلی، رودخانهها و سرابها، دشتهای هموار در کنار گونه های جانوری و گیاهی توان بالایی را در زمینه طبیعتگردی به شهر کرمانشاه ارزانی داشته است و در صورت مدیریت صحیح میتوان از جاذبههای گردشگری در سطح شهر در جهت جذب گردشگران کمک فراوانی جست. در ادامه نگاهی مختصر به مهمترین جاذبههای اکوتوریستی در شهر کرمانشاه خواهیم داشت.
۳– ۱۲ – جاذبههای اکوتوریستی شهر کرمانشاه
۳ – ۱۲ – ۱ - کوهها
استان کرمانشاه منطقهای است نیمه کوهستانی که بخشی از سلسله جبال عظیم زاگرس قسمت عمده این استان را پوشانیده است. تنها در بخشهایی از دامنههای کم شیب این کوهستان یا درههای عریض، زمینهای کم ارتفاع و جلگههای آبرفتی مشاهده می شود. به طور کلی ناهمواریهای استان کرمانشاه از لحاظ ساختاری و شکل ظاهری زمین به سه گروه کوه، دشت و تپه ماهور تقسیم می شود. کوههای استان جز رشته کوه طولانی زاگرساند و برخلاف کوههای کردستان که دارای شکل معینی نیستند، کوههای استان کرمانشاه موازی یکدیگر و تقریباً در جهت شمالغربی به جنوبشرقی قرار گرفتهاند. برخی از این کوهها نسبت به خطوط مرزی به طور مایل قرار گرفته و در نتیجه درههای آنها تا خاک عراق امتداد داشته است. در زیر به مهمترین کوهای شهر کرمانشاه پرداخته می شود.
۳– ۱۲ – ۱ – ۱ - پرآو
رشته کوه پرآو در حقیقت امتداد ارتفاعات الوند است که با جهت شمالغربی به طرف کوههای طاق بستان پیش میرود و پس از طاق بستان به طرف کردستان متمایل میگردد. این ارتفاعات سنگی و غیر مشجر بوده و دارای معابر محدود است. کوه بیستون بلندترین کوه این رشته کوه میباشد. طول رشته کوه پراو از شمال غربی تا جنوبشرقی ۶۲ کیلومتر و عرض آن از شمال به جنوب در پهنترین نقاط به ۲۶ کیلومتر میرسد (میراث فرهنگی و گردشگری استان کرمانشاه، ۱۳۸۱: ۶). امروزه اغلب کانونهای تفرجگاهی در مناطق کوهستانی مستقر شدهاند زیرا اکوسیستمهای کوهستانی تفاوتهای اکولوژیکی را در جهت عمودی و در سطح محلی به وضوح نشان می دهند. کوهستانها به دلیل جزیرهای بودن و دشواری دسترسی، از نظر ذخایر ژنتیکی بسیار غنی هستند و به جزیره تنوع زیستی معروف شدهاند. این کوه به دلیل دشواری دسترسی و هم چنین وجود درهها می تواند برای گردشگران خصوصا آنهایی که به ورزشهای هیجانی و ریسکپذیر علاقه دارند مورد توجه قرار گیرد.
۳– ۱۲ – ۱ – ۲ - بیستون
کوه بیستون در شمال و شرق شهر کرمانشاه قرار دارد و پس از طاقبستان به سوی کردستان امتداد مییابد. این کوه در ادوار مختلف به اسامی بغستان ، بگستان و بیستون نامیده شده و امروزه نیز به بیستون معروف است. بیستون در کنار شاهراه جاده باستانی ابریشم و در محل تلاقی راه های مغرب ایران قرار گرفته است. این ارتفاعات سنگی و غیرمشجر بوده و دارای معابر محدود است که امتداد آنها تا رود سیمره ادامه دارد. این رشته ارتفاعات از کوههای متعددی تشکیل یافته و بلندترین قله آن کوه شیخ علیخان به ارتفاع ۳۳۵۷ متر است. ژرفترین غار خاورمیانه به عمق ۵۷۲ متر به نام غار بیستون یا پراو، در دامنه جنوبی این کوه واقع شده است. بهترین مسیر صعود به قله کوه شیخ علیخان، از تنگ کنشت به روستای مانگهلات و از آنجا ابتدا به سوی شرق و سپس به سوی جنوب تا قله، طی میشود. کتیبهای از زمان هخامنشیان در کوهپایه بیستون و حجاریهای داخل آن از زمان ساسانیان در طاقبستان باقی مانده است. این کوه از قابلیت های اکوتوریسمی و ژئوتوریسمی بالایی برخوردار است. از جمله جاذبههای آن میتوان به گردشگری ورزشی شامل کوهنوردی، صخرهنوردی، کایتسواری، وجود اشکال کارستی مانند دولین، اووالائ لاپیه در ارتفاعات منطقه برای مطالعات علمی و گردشگری ماجراجویانه و اعتدال آب و هوایی اشاره نمود (انتظاری و آقایی پور، ۱۳۹۳: ۸۰). .
۳– ۱۲ – ۱ – ۳ - سفید کوه
این رشته کوه در۱۰ کیلومتری جنوب شهر کرمانشاه قرار گرفته و به طرف لرستان امتداد دارد. بلندترین قله این کوه ۲۸۰۵ متر ارتفاع دارد و اکثر اوقات پوشیده از برف است. خطالرأس کوه سفید مرز طبیعی بین منطقه درود فرامان و سر فیروز آباد ماهیدشت است. این کوه همانند کوههای دالاهو، پراو و شاهو جزء زاگرس مرتفع میباشد. ریزابههای دامنه شمالی این کوه به رودخانه قرهسو و ریزابههای دامنه جنوبی آن به رودخانه مرگ میریزد.
۳– ۱۲ – ۲ - دشتها
بیشتر مناطق استان کرمانشاه کوهستانی است و همین کوهستانی بودن موجب شده که شکستها و چالههای ساختمانی اولیه غالباً دشتهای این ناحیه را به وجود آورد. در فواصل کوهها که گاهی پهناور و گاهی کم عرض و باریک میباشند. دشتهای متعددی شکل گرفته که از مواد آبرفتی انباشته شده است. دشتهای اصلی واقع در شهر کرمانشاه عبارتند از :
۱) دشت واقع بین صحنه وکرمانشاه (بیستون)
در صورتی که نمونه، نماینده واقعی جامعه نباشد، یا به عبارتی دارای اریب[۱۲۸] باشد، پیش بینی صحیح و دقیق درباره پارامترهای جامعه امکان نخواهد داشت. اریب در نمونه گیری را میتوان با به کار بردن روش های نمونه گیری صحیح و مناسب کاهش داد. روش نمونه گیری تصادفی که پایه و اساس نظریه آمار استنباطی را شکل میدهد، و بر پایه شانس و احتمال بنا نهاده شده است یکی از این روش ها است (آذر و مومنی، ۱۳۸۵، ۳) در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه از فرمول (۳-۱) استفاده شده است.
n= | Z2 P(1-P) |
d2 |
فرمول (۳-۱): تعیین حجم نمونه
در فرمول فوق، n تعداد حجم نمونه و Z = 1.96 با شرط
a =0.5 می باشد. d حداکثر خطای قابل قبول میباشد و برابر با ۱/۰ در نظر گرفته میشود. p نیز احتمال موفقیت میباشد که مقدار آن برابر با ۰/۲ میباشد. در نتیجه با قرار دادن مقادیر ذکر شده در فرمول، حجم نمونه آماری این تحقیق در برگیرنده ۶۴ متخصص ماشین آلات راهسازی در سطح شهر تهران است.
۳-۴- روش گردآوری داده ها
در هر تحقیق پژوهشگر باید با ابزارهایی داده های لازم را از نمونه آماری جمع آوری نماید و با تحلیل، پردازش و تبدیل آنها به اطلاعات به آزمون فرضیه ها بپردازد. برای جمع آوری داده ها به ابزارهای گوناگونی نیاز است. نوع ابزارها تابع عوامل گوناگونی از جمله ماهیت و روش تحقیق است. هر یک از این ابزارهای جمع آوری داده ها دارای مزایای و معایبی است که به هنگام به کارگیری آنها، باید به این مزایا و معایب و تاثیر آنها در هدف تحقیق توجه کرد و با رعایت نکات لازم، زمینه های افزایش اعتبار تحقیق را فراهم آورد. به طور معمول چهار ابزار عمده برای جمع آوری داده ها وجود دارند که عبارتند از: بررسی مدارک و اسناد، مشاهده[۱۲۹]، مصاحبه [۱۳۰] و پرسشنامه [۱۳۱] (خاکی، ۱۳۸۴، ۲۳۹).
در این پژوهش در مرحله اکتشاف ابتدا از طریق مصاحبه با متخصصان ماشین آلات راهسازی و مدیران بازاریابی و فنی شرکتهای عرضه کننده ماشین آلات راهسازی، تشکیل جلسه گروه متمرکز متشکل از چندین نفر از صاحب نظران این عرصه و سپس با مراجعه به منابع کتابخانهای (کتب، مقالات، پایان نامهها، اینترنت) و مصاحبه با اساتید دانشگاهی چهار متغیر کیفیت، خدمات پس از فروش، نام و نشان تجاری و قیمت به عنوان عوامل اصلی که بر رفتار خریداران ماشین آلات راهسازی تاثیرگذار هستند شناخته شدند که در شکل (۳-۱) این عوامل به همراه معیارهایشان مشخص شدهاند.
شکل (۳-۱): عوامل موثر در تصمیم گیری خریداران
ماشین آلات راهسازی
در مرحله بعد به منظور جمع آوری داده ها برای اولویت بندی عوامل ذکر شده از پرسشنامهای حاوی ۲۷ سوال استفاده شد. در شکل (۳-۲) مشخص شده است چه مجموعه سوالاتی برای جمع آوری داده های عوامل اصلی و زیر عواملها استفاده شدهاند. همچنین به منظور بررسی تاثیر عوامل فوق بر رفتار خریداران ماشین آلات راهسازی در حجم نمونه پژوهش پرسشنامه دیگری شامل ۱۷ سوال که به صورت یک طیف ۵ درجهای لیکرت تنظیم شده بود، نیز در اختیار پاسخ دهندگان قرار گرفت. این دو پرسشنامه در پیوست (الف) آمدهاند.
عوامل | شماره سوالات |
اصلی | ۱-۲-۳-۴-۵-۶ |
کیفیت | ۷-۸-۹-۱۰-۱۱-۱۲ |
خدمات پس از فروش | ۱۳-۱۴-۱۵-۱۶-۱۷-۱۸ |
قیمت | ۱۹-۲۰-۲۱-۲۲-۲۳-۲۴ |
نام و نشان تجاری | ۲۵-۲۶-۲۷ |
شکل (۲-۳): دسته بندی سوالات پرسشنامه براساس مقایسه عوامل
۳-۴-۱- روایی و پایایی وسیله اندازه گیری
گزارشات مرتبط، بر مبنای کاری که افراد انجام میدهند تنظیم شود.
برای بهبود وضعیت فعالیت یادگیری از فرایند دانش در این کتابخانهها پیشنهاد میشود:
فرایند یادگیری در کتابخانه، شامل جمع آوری، بازخورد و واکنش کاربران، مد نظر قرار گیرد.
کتابخانهها از فعالیتهای گروهی که یادگیری دوطرفه را ترویج میدهند، حمایت کنند.
رفتارهای متناقض و اختلاف نظرها به عنوان فرصتی برای یادگیری، مد نظر قرار گیرد.
-
- برای بهبود وضعیت فعالیت تسهیم و مبادله دانش در این کتابخانهها پیشنهاد میشود :
عضویت افراد در گروههای کاری، امکان پذیر باشد؛ و کار گروهی در کتابخانهها به مرور زمان تقویت شود.
افراد در مورد مشکلات پیش آمده، با دیگران به تبادل نظر بپردازند.
اشتراک گذاری دانش به طور رسمی و علنی به رسمیت شناخته شود.
زمان مجاز و لازم برای اشتراک گذاری دانش در سازمان در نظر گرفته شود.
-
- برای بهبود وضعیت فعالیت ارزیابی دانش در این کتابخانهها پیشنهاد میشود :
دانش به عنوان بخشی از دارایی اصلی کتابخانه به رسمیت شناخته شود.
استانداردها یا معیارهایی مناسب کتابخانه برای کنترل فرایند مدیریت دانش و اندازه گیری آن به کار گرفته شود.
از جریان فرایند فعالیتهای مدیریت دانش در سازمان، نقشه برداری شود.
-
- برای بهبود وضعیت فعالیت ایجاد و تثبیت دانش در این کتابخانهها پیشنهاد میشود :
یک گروه یا یک شخص امور مربوط به مدیریت دانش را در کتابخانهها هدایت کند.
در کتابخانهها با افراد مانند یک دارائی مهم برخورد شود نه هزینه.
برای حفظ افرادی که دارای مهارتهای ویژه در انجام کارها هستند، تلاش شود.
این اعتقاد ایجاد شود که مدیریت دانش وظیفه همه افراد است.
-
- برای بهبود وضعیت فعالیت استفادهی بهینه از دانش در این کتابخانهها پیشنهاد میشود:
افراد جهت کسب مهارتها و تخصصهای جدید، به سازمانها و مراکز مختلف برای کارآموزی فرستاده شوند.
برای حفظ افرادی که دارای دانش کاربردی و مهم برای کتابخانه هستند، روشهای تشویقی و حمایتی درنظرگرفته شود و دائماً بازنگری شود.
از طریق انعقاد قرارداد با سازمانها و کتابخانههای دیگر، مجموعه مهارتهای افراد تقویت و کامل شود.
۵-۳-۲. پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی
بررسی فعالیتهای مربوط به مدیریت دانش در سایر کتابخانهها، از جمله کتابخانههای عمومی، کتابخانههای تخصصی و کتابخانههای آموزشگاهی و مقایسهی آنها با یکدیگر.
بررسی مدیریت دانش در سایر کتابخانهها، از جمله کتابخانههای عمومی، کتابخانههای تخصصی و کتابخانههای آموزشگاهی، بر اساس سایر مدلها و مقایسهی آنها با هم و تعیین تفاوتهای آنها.
بررسی فعالیتهای مربوط به مدیریت دانش در سایر سازمانها از جمله در مراکز اطلاع رسانی و مراکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری و مقایسهی آنها با یکدیگر.
بررسی رابطهی بین فعالیتهای مدیریت دانش و عواملی چون فرهنگ سازمانی، خلاقیت و نوآوری سازمانی، رهبری، یادگیری سازمانی و … در کتابخانههای دانشگاهی و سایر کتابخانهها.
بررسی رابطهی بین مشخصات جمعیت شناختی از جمله جنسیت، سن و سابقهی کاری و میزان تحصیلات با فعالیتهای مربوط به مدیریت دانش در کتابخانهها.
بررسی موانع و مشکلات پیاده سازی و اجرای برنامههای مدیریت دانش در محیطهای کتابخانهای.
بررسی و تعیین اثر فن آوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در اشتراک دانش در کتابخانهها.
فهرست منابع و مآخذ
منابع فارسی
-
- آتشک، محمد، و ماه زاده، پریسا ( ۱۳۸۸ ). روش شناسی فرایند مدلهای استقرار مدیریت دانش به منظور ارائه روشی تلفیقی. در مجموعه مقالات دومین همایش ملی مدیریت دانش و علوم اطلاعات: پیوندها و برهم-کنشها. (ص. ۴۱۹-۴۴۷) . ۱۰-۱۱ بهمن ۱۳۸۸، تهران، ایران. تهران: کتابدار.
-
- ابطحی، حسین؛ صلواتی، عادل (۱۳۸۵). مدیریت دانش در سازمان. تهران: پیوند نو. ص.۱۹۴.
-
- افرازه، عباس (۱۳۸۶). مدیریت دانش (مفاهیم، مدلها، اندازه گیری و پیاده سازی). تهران: انتشارات دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
-
- الوانی، مهدی؛ شاهقلیان، کیوان ( ۱۳۸۵). ” طراحی الگوی ارزیابی سطح مدیریت دانش در سازمانهای صنعتی ایران (پژوهشی در صنعت خودرو) ”. فصلنامه مطالعات مدیریت، شماره ۵۲: ۱-۱۶..
-
- الوانی، مهدی؛ ناطق، تهمینه؛ فراحی، محمد مهدی (۱۳۸۶) . ” نقش سرمایه اجتماعی در توسعه مدیریت سازمانی” . فصلنامه علوم مدیریت.۲(۵) : ۳۵-۷۰.
-
- ابزری، مهدی؛ کرمانی القریشی، محمدرضا ( ۱۳۸۴ ).” امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در صنعت فولاد کشور: مورد مطالعه شرکت ذوب آهن اصفهان". مجله دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه اصفهان، ۱۷(۳) : ۱۲۱-۱۳۸.
-
- باب الحوائجی، فهیمه؛ مهدی زاده قلعه جوق، لیدا (۱۳۸۸). “بررسی تطبیقی مدیریت دانش در کتابخانههای مرکزی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاههای تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری واقع در مراکز استانهای کشور". دانش شناسی. ۲(۵) : ۱۹-۳۲.
- باباغیبی ازغندی، علیرضا ( ۱۳۹۰).” ارزیابی و بررسی وضعیت استقرار مدیریت دانش در سازمانها (بررسی معاونت فناوری اطلاعات و ارتباطا ت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران) “. توسعه انسانی پلیس. شماره ۳۹: ۷۳-۱۰۶.
مدلهای سنتی رفتار هزینه
دستیابی به دانش رفتار هزینهها در تمامی سطوح هزینه و فعالیتهای حسابداری مدیریت، به ویژه در سطح کنترل هزینهها، برنامه ریزی و تصمیم گیری ضروری است. با وجود سازههای زیادی که بر مقدار هزینه اثر میگذارند، سطح فعالیت تاثیر بسزایی در مقدار هزینهها دارد. سطح فعالیت به روشهای مختلفی مانند تن واحد تولیدی، ساعات کار، ساعات استاندارد، فروش و غیره بیان می شود. مطابق با نظریه سنتی رفتار هزینهها، هزینهها متناسب با سطح فعالیت تغییر می کنند و پیش بینی رفتار هزینهها بر مبنای اطلاعات گذشته انجام می شود. به طور کلی، تحلیل رفتار هزینهها برای برنامه ریزی و تصمیم گیری با بهره گرفتن از اطلاعات کوتاهمدت مانند سه ماهه، شش ماهه و یک ساله، انجام می شود. دلیل این امر آن است که در بلند مدت، روش، تکنولوژی، محیط و شرایط دگرگون شده و نمی توان برآورد دقیقی از ماهیت رفتار هزینهها داشت (لوسی[۹]، ۲۰۰۲).
بر اساس مدلهای سنتی رفتار هزینه، گرایش هزینهها به چگونگی واکنش هزینهها در برابر تغییرات در یک شاخص مناسب سطح فعالیت اشاره دارد. به بیان دیگر مقصود از گرایش هزینهها مدلی است که بر اساس آن یک هزینه مشخص نسبت به تغییر در سطح فعالیت واکنش نشان میدهد. در این مدل از یک سو هزینه های متغیر قرار میگیرند که تقریبا متناسب با سطح فعالیت نوسان دارند و از سوی دیگر هزینه های ثابت قرار دارند که در یک دامنه معین از فعالیت تغییر نمیکنند. بین این دو هزینه های مختلط (نیمه متغیر) قرار دارند که با تغییر در سطح فعالیت تغییر می کنند، اما تغییر آنها مستقیما متناسب با تغییر در سطح فعالیت نیست.
کپلن و کوپر[۱۰] (۱۹۹۸) در سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، هزینه های سربار را به سه قسمت به شرح جدول (۲-۱) تقسیم کردند.
جدول ۲-۱- تقسیم هزینه سربار از دیدگاه کپلن و کوپر (۱۹۹۸) | ||
هزینه | تعریف | |
هزینه متغیر | ||
کوتاه مدت | با حجم تولید تغییر می کنند مانند هزینه برق | |
بلند مدت | در طی زمان تغییر می کنند نه با حجم تولید مانند حقوق کارکنان پشتیبانی به عنوان بازرس | |
هزینه ثابت | در سطح فعالیت مشخص و در طی دوره ثابت میمانند مانند حقوق کارکنان اداری |
هزینه متغیر کوتاهمدت مشابه تعریف هزینه متغیر در طبقه بندی اول است. تفاوت در هزینه متغیر بلندمدت در مقایسه با هزینه متغیر در طبقه بندی پیشین است (که در آن هزینه متغیر با تغییر در سطح فعالیت تغییر می کند و هزینه ثابت در سطح فعالیت مشخص، طی دوره ثابت میماند). در مدل قبل بعضی از هزینه های متغیر در این تقسیم بندی به عنوان هزینه ثابت در نظر گرفته میشوند. ضمناً هزینه ثابت در هر دو مدل مشابه است (لوسی، ۲۰۰۲: ۲۸۴).
بنابراین، در مدل رایج و سنتی رفتار هزینهها، که در ادبیات حسابداری بهطور عمومی پذیرفته شده است، بهطورمعمول، هزینهها برحسب تغییرات در سطح فعالیت، به دو دستهی ثابت و متغیر طبقه بندی میشوند. در این مدل، هزینه های متغیر به نسبت تغییرات در محرک فعالیت، تغییر می کنند؛ یعنی میزان تغییر در هزینهها به میزان تغییر در سطح فعالیت بستگی دارد، نه به جهت تغییر (نورن[۱۱]، ۱۹۹۱: ۱۶۰؛ بالاکریشنان و جروکا[۱۲]، ۲۰۰۸: ۳).
۲-۱-۲٫ چسبندگی هزینهها
رفتار هزینهها بیشتر در حوزه حسابداری مدیریت مطرح می شود. این شاخه از حسابداری در جهت مقاصد داخلی سازمانها و واحدهای انتفاعی خدمت میکند و بر خلاف حسابداری مالی که از طریق اصول و ضوابطی مشخص و از پیش تعیین شده با محدودیت مواجه است، از یک رشته قواعد ثابت و غیر قابل تغییر تشکیل نشده است. روشها و قواعد حسابداری مدیریت برای کمک به سازمان در جهت دستیابی به هدفهای مورد نظر، از طریق تصمیمگیریهای مطلوب تدوین و اتخاذ میشود. به همین دلیل، روشهای حسابداری مدیریت باید برای هر یک از سازمانها متناسب با اوضاع و احوالی که دارند، طراحی و به کار گرفته شود. در واقع حسابداری مدیریت باید خود را با ویژگیها و نیازمندیهای سازمان مربوط تطبیق دهد. جوهره مدیریت، تصمیمگیری است و تصمیمگیری ذاتاً با رویدادهای آتی سروکار دارد. به همین دلیل، حسابداری مدیریت برخلاف حسابداری مالی که اساساً بر اطلاعات گذشته تمرکز دارد، عمدتاً فراهمکننده اطلاعاتی با ماهیت جاری و آتی است. علاوه بر این، اطلاعات حسابداری مدیریت برای آنکه بتواند مدیران سطوح مختلف سازمان را در تصمیمگیریها و ارزیابیها کمک کند، ناگزیر باید به شکل تفصیلی و در اسرع وقت در دسترس قرار گیرد. نهایت اینکه اطلاعات حسابداری مدیریت هنگامی سودمند واقع میشود که مربوط، صحیح، قابلاعتماد و در صورت برآوردی بودن، بر رویههای صحیح برآورد مبتنی باشد. تاکید اساسی حسابداری مدیریت بر عرضه اطلاعات برای برنامهریزی و کنترل توسط مدیریت است.
هزینهها نشاندهنده مصرف منابع هستند و منابع نیز به منظور انجام فعالیتهای گوناگون فراهم میشوند. چون فعالیتها در راستای تولید کالاها و خدمات صورت میگیرد، پس عملاً منابع بر مبنای انتظارات از تقاضا تحصیل میشوند و به همین دلیل، هزینهها از تقاضای واقعی تبعیت نمیکنند، بلکه تابع انتظارات مدیران از تقاضا هستند. بنابراین نوسان هزینهها دقیقاً متناسب با نوسان میزان تقاضا و نتیجتاً نوسان سطح فروش نخواهد بود (کردستانی و مرتضوی ۱۳۹۱). بر خلاف رویکرد سنتی به رفتار هزینهها، تحقیقات اخیر نیز نشان میدهد که رفتار هزینهها در ارتباط با نوسانات سطح فعالیت متناسب و متقارن نیست. این عدم تقارن در رفتار هزینه برای اولین بار توسط آندرسون و همکارانش (۲۰۰۳) “چسبندگی هزینهها” نامیده شد. به این معنی که شدت کاهش هزینهها بر اثر کاهش حجم فعالیت، کمتر از شدت افزایش هزینهها بر اثر افزایش حجم فعالیت است.
در واقع زمانی که مدیران با کاهش فروش مواجه میشوند، ممکن است این وضعیت را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به سطح قبلی را داشته باشند. از این رو، برخی از آنها در دورههایی که فروش، روندی نزولی دارد، منابع لازم برای انجام فعالیتهای عملیاتی را کاهش نمیدهند. این رفتار از آنجا قابل توجیه است که حفظ منابع، موجب کاهش هزینهها در بلندمدت می شود، زیرا در صورت کاهش منابع در واکنش به کاهش فروش، اگر فروش در دوره های آتی افزایش یابد، هزینههایی بابت تحصیل مجدد همان منابع به شرکت تحمیل می شود. از این رو مدیران برای کاهش هزینهها و در نتیجه افزایش سود شرکت در بلندمدت، اقدام به حفظ منابع می کنند. این اقدام منجر به ایجاد چسبندگی هزینه می شود.
برآورد رفتار هزینهها در ارتباط با سطح فعالیت بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینهها گمراهکننده خواهد بود. در این مورد فراید، سوندهی و وایت[۱۳] (۱۹۹۷) عنوان می کنند که برآورد رفتار هزینهها با توجه به سطح فعالیت بدون درنظر گرفتن صفاتی نظیر چسبندگی هزینهها ممکن است گمراهکننده باشد. به طور مثال، در تحلیل صورتهای مالی معمولاً هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری را به عنوان درصدی از فروش در نظر میگیرند. در جای دیگر مینتز[۱۴] (۱۹۹۹) بیان می کند که اگر یک افزایش نامتناسب با فروش در هزینه های توزیع و فروش و عمومی و اداری صورت گیرد تحلیلگران صورتهای مالی، آن را به عنوان ضعف کنترلی مدیریت در نظر میگیرند. این تحلیل ممکن است گمراهکننده باشد زیرا اگر هزینه های توزیع و فروش و عمومی و ادرای چسبنده باشند با افزایش فروش متناسب با فروش حرکت می کنند اما با کاهش فروش متناسب با آن حرکت نمیکنند. به گفتهی گریسون و نورین[۱۵] (۲۰۰۱) تصمیم گیریهای مدیریتی بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینهها اشتباه بزرگی میباشد. با توجه به آنچه که گفته شد به نظر میرسد سیستم هزینهیابی که بر مبنای ارتباط مستقیم هزینهها با فعالیتها میباشد تحریف شده است. به عبارتی، تناسب بین هزینهها و سطح محصول به گونه ای که در مدل سنتی هزینهیابی عنوان می شود، همیشه برقرار نیست. در واقع سیستم هزینهیابی سنتی بر این فرض استوار است که در صورت دو برابر شدن حجم محصول، مقدار کلیه منابع مربوطه نیز دو برابر می شود و بالعکس. فرضی که با چسبندگی هزینهها، رد شده است.
۲-۱-۲-۱٫ مفهوم چسبندگی هزینهها
چسبندگی هزینه به این معنی است که نسبت کاهش هزینهها در هنگام کاهش فروش کمتر از نسبت افزایش هزینهها در هنگام افزایش فروش است. به عنوان مثال، اگر درآمد فروش ۱۵% درصد افزایش یابد، هزینهها ۱۰% افزایش مییابد؛ اما اگر درآمد فروش معادل همان ۱۵% کاهش یابد، هزینهها ۹% کاهش مییابد. در چنین وضعیتی هزینه های موردنظر چسبنده خواهند بود (ویس ۲۰۱۰). رفتار چسبندهی هزینهها اولین بار توسط آندرسون و همکارانش مطرح شد. آنها برای اثبات چسبندگی هزینه های فروش، عمومی و اداری مدلی ارائه کردند که با عنوان مدل ABJ شناخته شده و پس از آن توسط بسیاری از پژوهشگران، مورد استفاده قرار گرفته است. مدل ABJ اولین بار به صورت زیر ارائه شده است:
log [SG&Ai,t /SG&Ai,t-1] = β۰ +β۱ log [Revenuei,t /Revenuei,t-1]+ β۲ *Decrease- Dummyi,t* log [Revenuei,t /Revenuei,t-1]+ɛi,t
آندرسون و همکارانش (۲۰۰۳)، نشان دادند که دلایل زیادی برای چسبندگی هزینهها وجود دارد که از آن جمله میتوان عدم تمایل برای اخراج کارمندان هنگام کاهش حجم فعالیت، هزینه های مرتبط با آن و نیاز به زمان به منظور کاهش حجم فعالیت، اشاره کرد. آنها دو عامل اصلی زیر را در ایجاد چسبندگی هزینهها مؤثر دانسته اند:
۱- هزینه های تعدیل[۱۶]
مدیران در صورت وجود کاهش تقاضای محصولات یا خدمات شرکت، دو راهحل پیش رو دارند. راهحل اول اینکه منابع بلااستفاده[۱۷] را حفظ کنند و هزینه نگهداری آن را متحمل شوند. راهحل دوم اینکه منابع مازاد را کاهش دهند و هزینه تعدیلات را متحمل شوند. هزینه تعدیلات شامل هزینه های فروش دارایی های ویژه شرکت، پرداخت به کارکنان اخراج شده و جریمههای آتی نقض قرارداد است. افزون بر آن، منابع اضافهشده هنگام تجدید تقاضا، مانند هزینه سفارش دارایی های جدید شرکت، هزینه تحقیق و آموزش نیروی کار جدید و هزینه مذاکره قراردادهای آتی را شامل می شود. اگر کاهش تقاضا موقتی باشد، هزینه حفظ منابع در بلندمدت کمتر و به صرفهتر خواهد بود. لذا در صورت کاهش موقتی تقاضا، مدیران منابع اضافی را کاهش نمیدهند و هزینه حفظ منابع را متحمل میشوند.